فمنا: حقوق، صلح، همه‌شمولی

فمنا: حقوق، صلح، همه‌شمولی
فمنا از زنان مدافع حقوق بشر، گروه‌ها و سازمان‌هایشان، و از جنبش‌های فمینیستی در منطقه منا و کشورهای آسیایی حمایت می‌کند.

اطلاعات تماس

اتحاد زن‌ستیزان علیه فعالان فمینیست

منبع: Kvinna till Kvinna

ترجمه و تلخیص: یارا

بنیاد Kvinna till Kvinna به‌طور مستمر وضعیت فعالان حقوق زنان و کوئیرها را رصد می‌کند. این بنیاد دهه‌هاست که فضاهای رو به افول جامعه مدنی را تحت نظر دارد بویژه برای کنشگران فمینیست و سازمان‌های مدافع حقوق افراد .LGBTQI+ این بنیاد هر ساله گزارشی را منتشر می‌کند و به وضعیت فعالیت فعالان حقوق زنان و کوئیرها و نفرت‌پراکنی‌ها و تهدیدها علیه آنان می‌پردازد.

در مطلب قبلی، تداوم کنشگری با چنگ و دندان، خلاصه یافته‌های این گزارش درباره تهدید و آزار فعالان حقوق زنان منتشر شد. طبق این گزارش که از طریق مصاحبه با فعالان مدنی از ۶۷ کشور دنیا تهیه شده است، وضعیت زنان مدافع حقوق بشر رو به افول است و عقب‌گرد داشته داشته است و ۷۵ درصد از پاسخ‌دهندگان گفته بودند که در سال‌های اخیر بابت فعالیت‌هایشان با تهدید و آزار و اذیت مواجه شده‌اند، یعنی ۱۵ درصد افزایش نسبت به نظرسنجی دو سال قبل این بنیاد.

حق تجمع و اعتراض در جای‌جای دنیا مورد هجوم دولت‌ها قرار گرفته است و هرسال محدودیت‌ها بیشتر می‌شود. اگرچه که شدت و حدت و ماهیت این حملات در نقاط مختلف جهان با یکدیگر متفاوت است. ما در نظرسنجی‌مان، از فعالان حقوق زنان و کنشگران مدافع حقوق اقلیت‌های جنسی-جنسیتی درباره میزان آزادی عمل آن‌ها پرسیدیم. ۴۶ درصد گفتند که حس می‌کنند فضای جامعه مدنی طی پنج سال گذشته افول داشته است. فقط ۲۲‌درصد از پاسخ‌دهندگان اعلام کردند که فضاهای کنشگری در کشورشان وسعت پیدا کرده است. در جنوب آسیا اوضاع بسیار وخیم است. ۲۱درصد از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی که ساکن این قسمت جهانند گفته‌اند که در طی پنج سال گذشته، فضاهای کنشگری‌شان به طور کامل مسدود شده است.

نفرات‌پراکنی رسمی/دولتی علیه کنشگران

در  تعدادی از کشورهای مورد تحقیق، دولت‌ها از طریق قانون‌گذاری، سیاست‌گذاری و اظهارنظرهای عمومی، علیه کنشگران نفرت‌پراکنی و عموما آزار و اذیت کنشگران را تشدید می‌کنند و به عاملان این تهدیدها مصونیت عطا می‌کنند. سما عویده، از مرکز مطالعات زنان در فلطسین، در فیسبوک پیام‌های تهدید به قتل دریافت می‌کند: «برخی می‌گویند این تهدیدها پوچ است و اتفاقی نمی‌افتد. اما این کامنت‌ها ممکن است دیگران را تحریک به اقدام خشونت‌آمیز علیه ما بکند.»

تمتا مایکلادزه، از مرکز عدالت اجتماعی در گرجستان می‌گوید حملات علیه سازمان‌های مدافع حقوق زنان و افراد LGBTQI+ به لطف دولت فعلی افزایش داشته است: «نخست‌وزیر در چندین مصاحبه از خطرناک بودن سازمان‌های مردم‌نهاد صحبت کرده و گفته ما در جامعه نفرت می‌کاریم. پوسترهای عظیمی در متروی تفلیس نصب کردند و تصویر چهره کنشگران از جمله خودم را به‌عنوان خیانت‌کار و دشمن کلیسا برای عموم به نمایش گذاشتند. ادبیات استفاده‌شده در پوسترها بسیار خشن و تخاصمی بود. دیگر در مترو احساس امنیت نمی‌کردم. دولت به‌طور رسمی پشت نصب این پوسترها نبود اما هیچ‌کس اجازه ندارد بدون کسب مجوز از مقامات در مترو پوستر بچسباند. به‌علاوه جملات روی پوسترها با ادبیات مقامات دولتی مطابقت داشت، آن‌ها هم دقیقا همین جملات را علیه ما به کار می‌برند.»

در تونس هم اوضاع سازمان‌های مدافع حقوق زنان با سرعت تمام رو به وخامت می‌رود. رئیس‌جمهور تونس تلاش دارد الگوی اقتدارگرایی کشورهای همسایه مانند مصر را پیاده کند. به اقتدارگرایی، پوپولیسم هم اضافه کنید و متوجه می‌شوید که فعالان حقوق زنان و کوئیرها از چه می‌هراسند. کنشگر فمینیست تونسی توضیح می‌دهد: «رژیم اقتدارگرا فضایی تخاصمی ایجاد و مردم را نسبت به فعالان حقوق بشر بدبین کرده است. سازمان‌های فمینیستی بی‌ارزش و غرب‌زده و بیگانه با مردم خوانده می‌شوند. این بخشی از یک استراتژی است؛ اوضاع اقتصادی وخیم است، نان نداریم، شکر نداریم و دولت دنبال مقصر می‌گردد.»

در ماه فوریه ۲۰۲۲، لایحه‌ای به بیرون درز کرد که سازمان‌های حقوق بشری را از پرداختن به موضوعات حساس و چالش‌زا منع می‌کرد. این افشاگری موجی از اعتراضات خیابانی را به دنبال داشت. فعالان تونسی می‌گویند «درز کردن این لایحه عمدی بوده است چراکه دولت می‌خواسته واکنش‌های عمومی را ارزیابی کند و بنابراین در زمان مناسب کار خودشان را خواهند کرد و قوانین محدودیت‌زا را به تصویب خواهند رساند. می‌خواهند اول قدرت خود را تثبیت کنند.»

اقدامات مقابله با تروریسم و هدف‌گرفتن جامعه مدنی

بخشی از سرکوب جامعه مدنی را می‌توان نتیجه اقدامات و سیاست‌های ضدتروریسم در آمریکای پس از ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ دانست. فرایند ثبت سازمان‌های مردم‌نهاد بسیار سخت‌گیرانه و انرژی-زمان‌بر شد. بانک‌ها برای همکاری با ان‌جی‌اوها، دقت و ملاحظه بیشتری به خرج دادند و برخی سازمان‌ها همچنان امکان باز کردن حساب بانکی را ندارند. زمانی که توصیه‌های FATF منتشر شد، بسیاری از کشورها این توصیه‌ها را در قوانین خود گنجاندند و به تصویب رساندند. اگرچه توصیه‌ها مورد بازبینی قرار گرفته است، اما دولت‌ها همچنان به بهانه حفاظت از امنیت ملی برای سرکوب جامعه مدنی و بازداشت کنشگران از آن استفاده می‌کنند. مسئله دیگر این است که تعریفی جهان‌شمول از تروریسم وجود ندارد و به هرکسی راحت می‌توان برچسب تروریست زد. در سال ۲۰۰۳، سازمان ملل گزارشی منتشر کرد که به تاثیر اقدامات ضدتروریسم بر جامعه مدنی پرداخته بود. یافته‌های این گزارش نشان می‌داد که تعریف مبهم از تروریسم موجب شده دولت‌ها به کنشگران مدافع حقوق زنان برچسب تروریست بزنند و آن‌ها را «عوامل بیگانه» و «تهدیدی برای امنیت ملی» عنوان کنند، برچسب‌هایی که به نفرت‌پراکنی و آزار و اذیت علیه کنشگران مشروعیت می‌بخشد.

گروه‌های راست و ضد حقوق زنان و اقلیت‌های جنسی-جنسیتی

در بسیاری از کشورها، به چالش کشیدن ارزش‌های سنتی امری مخاطره‌برانگیز است. در شمال مقدونیه، فیلمی ضدفمینیستی و ضدترنس اکران شد و یکی از فعالان محلی در به تبلیغ فیلم در فیسبوک اعتراض کرد: «آیا اطلاعات کافی دارید؟ می‌دانید چه چیزی را تبلیغ و حمایت می‌کنید؟ ما فقط می‌خواهیم به شما آموزش بدهیم.» او فقط پرسشی مودبانه را مطرح کرد اما مورد حملات شدیدی قرار گرفت: «حتی مادران کودکان مهدکودک دخترم ردیف شدند تا نصیحتم کنند، تا دیدگاهم به کودکان آسیب نزند. فشارها آن‌قدر بالا گرفت که دیگر به مهدکودک دخترم نرفتم و دیگر اعضای خانواده را به دنبال او فرستادم.»

اما نتایج نظرسنجی و مصاحبه با کنشگران تصویری واضح را ترسیم می‌کند. شبکه‌ای وسیع از گروه‌های حق‌ستیز و راست‌گرا در سرتاسر دنیا، دست‌در‌دست انکارگران بحران اقلیمی، ملی‌گرایان و جریان‌های اقتدارگرا، مدافعان حقوق زنان و افراد LGBTQI+ را مورد حمله قرار می‌دهند. این جریان‌ها و گروه‌ها، تهدیدی جدی برای دموکراسی و حقوق بشر محسوب می‌شوند و روزبه‌روز هم قدرت و هم‌پیمانان بیشتری به دست می‌آورند. گفتمان و روایت این گروه‌ها، توسط محافظه‌کاران، گروه‌های مذهبی، پارلمان‌ها و دولت‌ها برای حمله به حقوق بشر و نفی بحران محیط زیستی و ترویج اقتدارگرایی به کار رفته است. این روایت، اجتماعات ارتدوکس، کاتولیک‌ها، اسلام‌گرایان، ملی‌گرایان، پوپولیست‌ها و سکولارهای راست‌گرا را به متحد یکدیگر بدل کرده است. در بسیاری از کشورها، این نیروها گفتمان حق‌ستیزی را برای کسب یا حفظ قدرت به کار می‌برند. روایت این گروه‌ها مشابه است و برای آنان جهان در یک دوگانه معنا پیدا می‌کند؛ «ما» و «آن‌ها» (نیروهای مترقی، آزادی‌خواهان، فمینیست‌ها و …) که کمر به نابودی ارزش‌های سنتی بسته‌اند و به جامعه آسیب می‌رسانند. جالب اینجاست که این گروه‌ها عموما از بودجه‌های مالی کلان برخوردارند، در صورتی که جنبش‌ها و سازمان‌های حقوق زنان اکثرا با مسائل مالی و کمبود بودجه مواجهند. این جریان‌ها، دفاع از حقوق جنسیتی را واردات غربی می‌دانند و سازمان‌های حقوق زنان را جاسوس‌ کشورهای غربی معرفی می‌کنند در حالی که بخش اعظم بودجه خود را از آمریکا و کشورهای اروپایی دریافت می‌کنند. روسیه نیز دیگر منبع مالی این گروه‌هاست.

سازمان‌های جامعه مدنی، بویژه آن‌هایی که در حوزه حقوق زنان و حقوق افراد LGBTQI+ فعالیت می‌کنند با تهمت و افترا، نفرت‌پراکنی و حملات بی‌اعتبارساز مواجهند، به‌عنوان نیروهای شیطانی تصویر می‌شوند و اطلاعات دروغین علیه‌شان انتشار می‌یابد. بسیاری از این اقدامات به صورت سازمان‌یافته توسط شبکه‌ای از نیروهای محافظه‌کار، راست‌گرا، حق‌ستیز و مدافع «ارزش‌های ملی و سنتی» صورت می‌گیرد، نیروهایی که یکدیگر را تقویت می‌کنند. سما آویده، از مرکز مطالعات زنان در رام‌الله در مصاحبه‌ای که سال ۲۰۲۳ انجام شده می‌گوید حملات و تهدیدها رو به افزایش است: «در فیسبوک صفحه‌ای درست شده که علنا علیه سازمان ما می‌نویسد و اسم من را ذکر می‌کند. می‌گویند من در پی نابودی جامعه فلسطین هستم و می‌خواهم همه را همجنس‌گرا کنم. فقط به این دلیل که با کودک‌همسری و ازدواج زودهنگام مخالفت می‌کنم. می‌گویند دختران را به رابطه جنسی قبل از ازدواج تشویق می‌کنم. حس می‌کنم در یک بازی سیاسی گیر افتاده‌ام و هیچ حمایتی ندارم. حتی فیسبوک هم این صفحه را نمی‌بندد و اجازه می‌دهد به فعالیتش ادامه دهد.»

کنشگران فمینیست و فعالان کوئیر چگونه در برابر موانع مقاومت می‌کنند؟

ماریا ترزا بلاندون، فعال حقوق زنان از نیکاراگوئه می‌گوید: «اگرچه فمینیست‌ها و فعالان کوئیر با انواع موانع و چالش‌ها مواجهند، اراده آن‌ها برای ادامه کنشگری خدشه‌دار نمی‌شود.» گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور مدافعان حقوق بشر در گزارش سال ۲۰۲۳ بر اهمیت بازنمایی و برجسته کردن پیروزی‌ها و دستاوردها تاکید کرد. چرا که جنبش‌های محافظه‌کار و حق‌ستیز و دولت‌ها تلاش دارند مدافعان حقوق بشر را ضدقهرمان، مخالف توسعه، خائن، مجرم و تروریست معرفی کنند. بنابراین در ادامه مروری خواهیم داشت بر تلاش‌های کنشگران فمینیست و چگونگی تدوام فعالیت‌هایشان در سال‌های اخیر.

شبکه‌سازی و ایجاد همبستگی: شبکه‌سازی برای کنشگران بسیار مهم است. بسیاری از کنشگران فمینیست و فعالان کوئیر، موفق شده‌اند شبکه‌های ارتباطی و ائتلافی میان خود ایجاد کنند. این ارتباطات به ویژه زمانی که کنشگران از کشور رانده می‌شوند اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. ماریا ترزا بلاندون پس از رانده‌شدن از نیکاراگوئه، با دیگر فعالان در تبعید متحد شد و از جنبش‌های فمینیستی منطقه‌ای حمایت دریافت کرد. سما آویده از فلسطین هم می‎گوید دریافت حمایت از دیگر سازمان‌ها و گروه‌های فمینیستی به تداوم کار مرکز مطالعات زنان در رام‌الله کمک کرده است: «وقتی مورد حمله قرار گرفتم، گروه‌های دیگر بیانیه دادند و از من حمایت کردند. حتی در جلسات هم همراهی‌ام کردند.»

راهکارهای خلاقانه و هوشمندانه برای حفظ امنیت: وقتی چالش‌ها و موانع امنیتی ناگزیرند، کنشگران راهکارهای هوشمندانه‌ای برای تداوم فعالیت و حفظ امنیت خود به کار می‌بندند. در عراق، ثبت سازمان حقوق بشری بسیار دشوار است. اما کنشگران از طریق انتخاب اسامی و عناوین غیرحساسیت‌زا، تلاش می‌کنند موانع امنیتی را دور بزنند و سازمان‌های خود را به ثبت برسانند. رجا فدهی، کنشگر عراقی، می‌گوید: «این اسامی باب میلمان نیست و فعالیت‌هایمان را نمایندگی نمی‌کند اما مهم این است که توانستیم سازمان خود را پایه‌گذاری کنیم و به کنشگری ادامه دهیم.»

حمایت از همکاران و هم‌رزمان: مدافعان حقوق زنان و افراد کوئیر عموما با خطرات و تهدیدات بسیاری دست‌به‌گریبانند. در چنین شرایطی ابراز همبستگی با دیگر کنشگران و ارائه خدمات به آنان، منبع حمایتی مهمی به حساب می‌آید. برای مثال، IM-Defensoras در آمریکا، به زنان مدافع حقوق بشر در خطر خدمات حمایتی ارائه می‌کند و برای آن‌ها فضایی امن و مبتنی بر اعتماد می‌سازد. این سازمان برای فمینیست‌های نیکاراگوئه‌ای در تبعید، منبع حمایتی بسیار موثری بوده است. سازمان galck+ در کنیا هم یک سازوکار واکنش اضطراری ایجاد کرده است و نه‌تنها از کنشگران حمایت می‌کند، بلکه خشونت، آزار و اذیت و تبعیض علیه کوئیرها را هم رصد می‌کند.

مستندسازی نقض حقوق بشر: مستندسازی بسیار مهم است، بویژه در کشورهایی که روایات جعل می‌شوند. برای مثال Urgent Action Fund Africa (UAF-Africa) به مستندسازی تهدیدها و خشونت‌ها علیه زنان مدافع حقوق بشر در آفریقا می‌پردازد و از آنها حمایت و محافظت می‌کند. این سازمان قصد دارد یک سیستم ثبت آمار جنسیتی در سطح منطقه ایجاد کند. لازم به ذکر است که منظور از مستندسازی، ثبت دستاوردها را هم دربر می‌گیرد. علاوه بر نقض حقوق بشر، باید تمامی پیروزی‌ها و دستاوردها را ثبت کنیم.

یافتن متحدان خارج از جامعه مدنی: تلاش برای یافتن متحدین جدید خارج از فضای جامعه مدنی هم ابزاری موثر برای پیشبرد جنبش‌های فمینیستی در برخی کشورها بوده است. در کنیا سازمان Yvonne Oduor، به افسران پلیس آموزش جنسیت‌محور ارائه می‌دهد. در اندونزی، روبی خلیفه، افرادی را در دولت و پلیس شناسایی کرده است که به آنها اعتماد دارد و در مواقع لازم در برابر محافظه‌کاران از آنها حمایت و محافظت دریافت می‌کند.

خودمراقبتی و توجه به سلامت روان: بنیاد Kvinna till Kvinna در نظرسنجی و همچنین در مصاحبه‌ها از کنشگران پرسیده است که با وجود فشارها و تهدیدها چگونه از خود مراقبت و برای ادامه دادن قدرت پیدا می‌کنند. کنشگران شیوه‌های بسیار متنوعی را برای مراقبت عنوان کرده‌اند؛ خواب کافی و خوراک سالم، کمک گرفتن از تراپیست، ایجاد فضاهای امن زنانه و کوئیر، اختصاص تعطیلات و تفریج، تماشای فیلم و سریال، رقصیدن، خوش‌گذرانی با دوستان، دریافت حمایت از خانواده، بهره‌بردن از شبکه حمایتی قوی، ورزش و فعالیت بدنی، شرکت‌کردن در کلاس‌های دفاع شخصی، شرکت در دوره‌های گروه‌درمانی و … .