ریم عباس، فمینیست، روزنامهنگار، محقق، مفسر سیاسی و متخصص ارتباطات است که تمرکز فعالیتهایش بر حقوق زنان و فضای مدنی است. او در گفتوگو با فمنا از عواقب بیش از یک سال درگیری و بحران انسانی در سودان و تاثیر آن بر زنان و فعالیتهای زنان مدافع حقوق بشر میگوید. او همچنین با اشاره به تلاشهای زنان مدافع حقوق بشر در مبارزه علیه خشونت، آوارگی، خشونت جنسی و استثمار توضیح میدهد که گسترش شبکهسازیهای محلی پس از انقلاب سال ۲۰۱۹ زمینهساز تشکیل گروههای محلی کوچک در نقاط مختلف سودان شده که در جریان جنگ و درگیریهای یک سال گذشته توانستهاند به حمایت از زنان و مردم آوارهشده ادامه دهند.
ریم عباس که عضو سابق کمیته هماهنگی زنان سودانی در گروههای مدنی و سیاسی و عضو غیرمقیم در موسسه تحریر برای سیاست خاورمیانه است، همچنین با تاکید بر ضرورت حمایت منطقهای و بینالمللی و توانمندسازی سازمانها و گروههای محلی از سازمانها و دیگر گروههای فمینیستی منطقه میخواهد که به تقویت صدای مردم سودان بپردازند.
****
خانم عباس، لطفا برایمان توضیح دهید که وضعیت ناگوار سیاسی و انسانی که از ۱۳ آوریل ۲۰۲۳ در سودان شروع شد، چه تاثیراتی بر وضعیت زنان و دختران و همچنین زنان مدافع حقوق بشر تاثیر گذاشته است؟
به اعتقاد من جنگ زندگی تمام مردم از جمله زنان را تحت تاثیر قرار میدهد. وقتی در مورد آوارگی و بیخانمانی صحبت میشود، زنان معمولا بیشترین فشار را متحمل میشوند. اکثریت آوارهشدگان داخلی در این جنگ زنان و کودکان هستند. زنان همچنین در معرض سطوح مختلف و وحشتناکی از خشونت جنسی و جنسیتی ناشی از آدمربایی و تجاوز جنسی نیز قرار دارند، آنها در بازارها به عنوان برده جنسی فروخته میشوند و توسط شبهنظامیان به عنوان بردگان جنسی نگهداری میشوند، برخی هم از خانههایشان ربوده میشوند تا از خانوادههایشان باجخواهی شود.
زنان بار سنگین خشونت این جنگ را تحمل میکنند، و متحمل خسرانهای زیادی شدند. بسیاری از آنها شغلشان را دست داده و ناچار به فرار به نقاط دیگر شدند. آنها برای اینکه بتوانند هزینههای خانوادهشان را تامین کنند مجبور شدند مشاغل با درآمدهای بسیار پایین را انجام دهند.
در حال حاضر کمکهای بشردوستانه اندکی به سودان میشود، بنابراین زنان ناچارند که از خانه بیرون بروند و هرکاری لازم است انجام دهند تا بتوانند خانوادههایشان را حمایت کنند. چنین شرایطی آنان را در برابر استثمار و انواع خشونتها بسیار آسیبپذیر میکند.
ما همچنین شاهد افزایش خشونت در محیطهای عمومی و خصوصی هستیم. به دلیل مشکلات قطعی برق و خطوط تلفن، دسترسی زنان به اینترنت بسیار سخت و محدود است، همین مسئله دسترسی به اطلاعات و دسترسی به قربانیان خشونت را نیز بسیار دشوار کرده است. وضعیت بسیار وحشتناکی برای زنان سودان است.
به اعتقاد من حتی پیش از جنگ نیز جامعه مدنی در سودان تحت فشار بود و وضعیت ناشی از جنگ شرایط را برای زنان مدافع حقوق بشر دشوارتر از قبل کرده است، چرا که علاوه بر دستوپنجه نرم کردن با سرکوب جامعه مدنی، خودشان نیز بازماندگان و قربانیان جنگ هستند و بسیاریشان ناچار به ترک و یا فرار از خانههایشان شدهاند.
در سودان بسیاری از زنان مدافع حقوق بشر متعلق به طبقه متوسط هستند که با توجه به جایگاه طبقاتیشان امکان جابجایی و کنشگری داشتند. بسیاری از این کارها داوطلبانه بود، و زنان کنشگر با استفاده از منابع مالی و غیرمالی شخصی و اختصاص زمان به این فعالیتها ادامه میدادند، در حالیکه این کار برای زنان طبقات فرودست امکانپذیر نبود. با شروع جنگ این زنان نیز تحت تاثیر قرار گرفتند، آنها نیز آواره شده، خانه و کاشانه و شغلشان را از دست دادهاند و خودشان هم آسیبپذیر و در حال فقیر شدن هستند، و در نتیجه قادر نیستند مانند قبل به فعالیتهایشان ادامه دهند.
به غیر از کوچک شدن فضای فعالیت جامعه مدنی، نگرانیهای امنیتی نیز وجود دارد. ما شاهد دستگیری زنان در جریان برگزاری تجمع اعتراضی علیه جنگ در بلونیل بودیم. همچنین شاهد لغو برخی از برنامهها و فعالیتها به دلیل شرایط جنگی هستیم. در حال حاضر یک وضعیت اضطرار قانونی در سودان وجود دارد.
زنان مدافع حقوق بشر چگونه در برابر خشونت مقاومت کردهاند؟ اگر ممکن است نمونهای از فعالیت گروههای زنان را توضیح دهید که از بازماندگان خشونت جنسی حمایت میکنند.
زنان مدافع حقوق بشر از طریق شبکهسازیهای مختلف در برابر خشونت مقاومت میکنند. از این منظر فکر میکنم گروههای مدافع حقوق زنان بسیار سرسخت بودند. به این معنا که توانستند گروههای جدیدی را سازماندهی کنند و یا در حالی که خودشان آواره بودند، به کار ادامه دهند. به عنوان مثال بعد از جنگ در خارطوم، شاهد بودیم که گروههای مختلفی از زنان در کاساله در سودان و الجزیره در سودان مرکزی فعال شدند و با وفق دادن خود با شرایط جدید و حتی با وجود وضعیت دشوار آوارگی، توانستند به کارشان ادامه دهند. این یکی از مزایای انقلاب ۲۰۱۹ بود که با اینکه در دستیابی به بسیاری از اهدافش ناموفق بود، اما پس از انقلاب گروههای مختلفی از زنان شکل گرفتند که مرکزگرا نبودند. بنابراین حالا ما گروههای کوچک زنان داریم که در مناطق مختلفی کار میکنند.
این زیرساختِ متشکل از صدها گروه فمینیستی کوچک که در مکانهای مختلف در اطراف سودان شکل گرفتند، یکی از ابزارهای مهم برای کمک به زنان در هنگام درگیریها بود. بنابراین حتی زنانی که آواره شده بودند این فرصت را داشتند که در محل جدید با گروههای محلی آشنا شوند و به فعالیتشان ادامه دهند. به بیان دیگر میتوان گفت با هماهنگیهای زیاد و بهره گرفتن از زیرساختهایی که در نتیجه انقلاب ۲۰۱۹ ساخته شده بود و همچنین به دلیل شبکههای موجودی مانند شبکه «سیها» که همچنان قادر بودند، حمایت و تامین مالی و فرصتهای شبکهسازی فراهم کنند، زنان توانستند از این موقعیتها برای پیشبرد فعالیتهایشان استفاده کنند.
مثالهای زیاد دیگری هم وجود دارد. مثلا در کاسالا شبکههای زنان نه تنها به فعالیتشان در حوزه مسائل زنان ادامه دادند بلکه شروع به حمایت و ترویجگری در مورد زنان آوارهشده کردند و توانستند گروههای کوچکی را ایجاد کنند که به حمایت از آواره شدگان و به خصوص زنان بپردازد.
همچنین شبکه ابتکار استراتژیک برای زنان در شاخ آفریقا (SIHA) یک شبکه منطقهای است که در سودان حضور دارد و به حمایت از شبکههای زنان در اطراف سودان ادامه میدهد. آنها شبکههای برابری جنسیتی دارند که موارد خشونت، آزار و اذیت و سوءاستفاده را ثبت و برای زنان بستری فراهم میکند تا بتوانند به این کار ادامه دهند. گروههای دیگری مانند اقدام برای حقوق زنان سودانی را هم داریم.
همچنین شاهد بودیم که نهادی به نام واحد مبارزه با خشونت علیه زنان در زمینه مستندسازی و همچنین صدور بیانیههایی در مورد خشونت جنسی علیه زنان بسیار فعال شد. این یک نهاد دولتی است و معمولا بسیار محتاط عمل میکنند اما از طرفی چون دولتیاند، دارای قدرت هستند. آنها توانستند بیانیههایی علیه خشونت جنسی شبهنظامیان صادر و از قربانیان و بازماندگان حمایت کنند تا اطمینان حاصل شود که این مسئله نادیده گرفته نمیشود و یکی از اجزای حیاتی پرونده علیه جنگ خواهد بود. ما شاهد فعالیت گروهها و ابتکارات و ارگانهای مختلفی هستیم که در انجام این نوع فعالیتها نقش اساسی دارند.
به نظر شما برای حفاظت از زنان مدافع حقوق بشر و روزنامهنگاران در برابر ارعاب، آزار و اذیت، دستگیری و بازداشت از چه ابزارهایی میتوان استفاده کرد؟
در حال حاضر به دلیل درگیری، و اینکه صدها هزار نفر در اردوگاهها، مدارس و مکانهایی زندگی میکنند که خانه نیست، وضعیت امنیتی و حفاظتی بسیار بیثبات و متزلزل است و خشونتهای زیادی رخ میدهد.
در حال حاضر زنانی داریم که در مکانهایی زندگی میکنند که دیگر توسط دولت یا ارتش کنترل نمیشود، بنابراین ساختارهایی مانند پلیس و دادگاه، هم وجود ندارند. پس شرایط بسیار نامطمئن است. به نظرم تنها راهمان این است که اطمینان حاصل کنیم این مکانها ایمن و تحت اداره دولت هستند. باید مطمئن شویم که دادگاهها، ایستگاههای پلیس و تمام نهادهای قانونی و قضایی فعال هستند. مسئله دوم اینکه باید به مستندکردن پروندههای زنان به ویژه زنان قربانی در مناطق شبهنظامی ادامه دهیم تا روزی بتوانیم آنها را به عدالتی که استحقاقش را دارند، برسانیم.
من فکر میکنم وقتی صحبت از زنان مدافع حقوق بشر به میان میآید، اولین قدم توانمندسازی گروههای محلی در حال فعالیت است. به عنوان مثال، شبکه روزنامهنگاران زن وجود دارد. همچنین گروههای مختلفی مانند MANSAM یا زنان گروههای مدنی و سیاسی سودانی، نه به ستم علیه زنان، اتحادیه زنان سودانی، وجود دارند. شبکههای دیگری هم هستند که این نوع کارها را انجام میدهند، بنابراین بهترین کار این است که آنها را توانمند کنیم تا بتوانند به کارشان ادامه دهند. داشتن منابع و به ویژه منابع انسانی برای پیشبرد این فعالیتها الزامی است. وقتی در مورد منابع حرف میزنم، نمیخواهم مکانیسمهای محلی موجود را به چالش بکشم، زیرا ابتکارات زیادی توسط جامعه در حال انجام است و نمیخواهم آن را مختل کنم. اما در عین حال معتقدم که نیاز به چیزهای زیادی داریم. باید مطمئن شویم که بیشترین کمکها به سمت زنان میآید.
از طرف دیگر حمایت بیشتر در سطح دولتی و حصول اطمینان از اینکه مقامات متوجه نگرانیها و دغدغههای زنان، بویژه زنان کنشگر هستند و از آن حمایت میکنند. باید اطمینان حاصل کنیم که گفتوگوها در این باره در سطوح بالا هم انجام میشود.
جنبش زنان در منطقه چطور میتواند از زنان سودانی و زنان مدافع حقوق بشر حمایت کند؟
به اعتقاد من ائتلاف زنان مدافع حقوق بشر در منطقه منا، و دیگران کار بزرگی انجام میدهند. فکر میکنم دادن فضا و پلتفرمی به زنان مدافع حقوق بشر سودان تا بتوانند بستری برای گفتوگوهای منطقهای، وبینارها و رویدادهای مختلف فراهم کنند، اولین اقدام است، ما به فضایی نیاز داریم که بتوانیم داستانهایمان را به اشتراک بگذاریم. آنها همچنین میتوانند به ما کمک کنند تا با کشورهای دیگری که زنان در آن با شرایط دشوار مشابهی روبرو هستند شبکهسازی کنیم و از تجربیات آنها در استفاده از پلتفرمهای مختلف برای مبارزه در راه عدالت استفاده کنیم.
از طرف دیگر آنها میتوانند در ایجاد مکانیسمهایی برای حمایت از زنان نقش داشته باشند. بنابراین داشتن چنین برنامههایی برای تبادل تجربیات و ارائه بستری برای صحبت کردن، اولین گام است و فکر میکنم بسیاری از شبکههای منطقهای این کار را انجام دادهاند و واقعاً از آنها تشکر میکنم.
به عنوان آخرین سوال، خواستهها و اولویتهای زنان مدافع حقوق بشر سودانی از جامعه بینالمللی چیست؟
در حال حاضر دو سطح از کمک وجود دارد. کمکهای بشردوستانه که شامل هزاران خانوادهای میشود که در مدارس، در فضاهای باز و در موقعیتهای بسیار ناراحتکننده و غیربهداشتی در مناطق مختلف سودان آواره هستند و جایی برای رفتن ندارند. آنها دیگر هیچ شغل یا درآمدی ندارند، کاملاً فقیر هستند، و باید از آنها حمایتهای بشردوستانه شود تا مورد استثمار قرار نگیرند.
سطح دوم فعالان و خبرنگارانی هستند که نیاز به حمایت روانی دارند، کسانی که به دلیل عدم امنیت ممکن است نیاز به جابجایی داشته باشند و همچنین برای ادامه فعالیتهایشان نیاز به کار و درآمد دارند. نیازهای زیادی وجود دارند، بحران بسیار بزرگتر از حد توان ما است و کاری که انجام میدهیم کافی نیست.
پس همانطور که گفتم در وهله اول، حمایت و البته این حمایت باید به شیوهای باشد که اطمینان حاصل شود تلاش قابل تقدیر جامعه در بسیج منابع و مشارکت مردم به رسمیت شناخته میشوند.
در وهله دوم، بسیار مهم است که به زنان فضا داده شود تا بتوانند در کنفرانسها و رویدادهای مختلف حضور پیدا کنند و صدایشان شنیده شود. مسئله دیگر اینکه ما را در شبکههای اجتماعی حمایت کنید تا صدایمان بیشتر شنیده شود. از هشتگ #KeeeyesonSudan استفاده کنید و افرادی را که تلاش میکنند تا پیام و صدای ما را برسانند دنبال کنید و صدایشان را طنینانداز کنید.
و در وهله سوم درک این مسئله که داستان عمیقی پشت جنگ و درگیری وجود دارد و نمیتوانیم آن را سادهانگاری کنیم. این موضوع بسیار مهم است چون با سادهانگاری نمیتوانیم به راهحل پایان این منازعه و درگیری برسیم.
آخرین مسئله اینکه مردمی که جانشان را از دست میدهند، هر کدام داستان و زندگی و رویاهایی داشتند. نباید از آنها فقط با رنجهایشان یاد شود و به نام فروکاهیده شوند. آنها نام نیستند بلکه هرکدام یک انسان، یک فرد و یک زندگی بودهاند.