فمنا: حقوق، صلح، همه‌شمولی

فمنا: حقوق، صلح، همه‌شمولی
فمنا از زنان مدافع حقوق بشر، گروه‌ها و سازمان‌هایشان، و از جنبش‌های فمینیستی در منطقه منا و کشورهای آسیایی حمایت می‌کند.

اطلاعات تماس

فایده انقلاب چیست اگر نتوانیم برقصیم؟

منبع: ابتکار مزوآمریکایی مدافعان زن

ترجمه: یارا

ابتکار مزوآمریکایی مدافعان زن، افکار و تاملات خود درباره خودمراقبتی، مراقبت جمعی، و التیام تروما را بعد از گذشت بیش از ده سال فعالیت در این حوزه، در قالب یک چشم‌انداز سیاسی جمع‌آوری و خلاصه کرده است.  

یک: شخصی، سیاسی است. این اصل ما را به این سمت راهنمایی می‌کند که خودمان را به عنوان سوژه‌های سیاسی ببینیم و هر آن‌چه را برای دیگران آرزو داریم، برای خودمان هم انجام دهیم. این امر مستلزم بازنگری شخصی و تأمل جمعی در مورد سبک فداکارانه کنشگری و روابط نابرابر در بین اعضای جنبش‌هاست. ما باید علل سیاسی آن‌چه که ما را در حوزه خصوصی تحت تاثیر قرار می‌دهد (بیماری، مشکلات خانوادگی، ناامنی، حملات فیزیکی، و غیره) بشناسیم. ما بدن خود را به عنوان یک قلمروی سیاسی می‌شناسیم: آن‌چه در قلمروی ما اتفاق می‌افتد بر بدن‌هایمان تأثیر می‌گذارد و آنچه در بدن‌هایمان اتفاق می‌افتد بر قلمرو تأثیر می‌گذارد. ما بدن خود را به عنوان چیزی می‌شناسیم که حافظ زندگی است، و در عین حال نهادی است که دیگران را همراهی می‌کند و همراهی دیگران را دریافت می‌کند.

دو. فایده انقلاب چیست اگر نتوانیم برقصیم؟ با این عبارت، ما حق شادمانی، لذت، و لذت بردن از بدن خود، حق تقویت خلاقیت و ایجاد پیوندهای انسانی معنادار را در داخل جنبش‌هایی که در آن شرکت می‌کنیم، برای مدافعان زن باز‌پس می‌گیریم. این حقوق دنیایی را می سازد که برایش مبارزه می‌کنیم. وقتی خودمان زنده و شاد هستیم، بیشتر به ساخت این دنیا کمک می‌کنیم تا وقتی که فرسوده و یا مرده‌ باشیم. .

سه: فضاهایی که برای کنشگری و دفاع از حقوق بشر داریم، نقطه قوت‌مان هستند، اما فضاهای ایده‌آلی نیستند. آگاهی از این نکته مستلزم بازنگری مداوم در چگونگی بازتولید سلطه پدرسالارانه، تبعیض، و جنسیت‌زدگی در سازمان‌ها و جنبش‌های خودمان است، حتی بدون این‌که کاملا نسبت به آن آگاه باشیم.

چهار: کنشگری در زمینه حقوق بشر و عدالت فداکاری نیست. این اصل ما را به تفکر دعوت می‌کند که آیا واقعاً وظیفه‌ای که باید انجام دهیم آن‌قدر مهم یا فوری است که نمی‌تواند منتظر بماند تا غذا بخوریم، بخوابیم، استراحت کنیم یا لذت ببریم، و یا ستایش «جان دادن برای …» به عنوان یک ارزش جزو استراتژی‌های مبارزه ماست یا خیر. مهم نیست که چقدر تلاش می‌کنیم، و یا حتی تمام عمر خود را صرف آن می‌کنیم، چون واقعیتی که با آن روبرو هستیم فراتر از شخص ماست و فقط با کار جمعی و مراقبت از هم‌دیگر است که در پیش‌روی به سوی رویاهایمان موفق خواهیم شد. باید این را هم بگوییم که انجام کار زیاد و بازتولید منطق بهره‌وری به این معنا نیست که کاری که انجام می‌دهیم اثربخش‌تر یا خلاقانه‌تر باشد و یا کارمان آن تاثیری را که نیازمندش هستیم، خواهد گذاشت. ما زنان مدافع حقوق بشر، به دلیل اشتیاق‌مان برای انجام کارهای بیشتر، اغلب از نظر جسمی و روانی فرسوده می‌شویم و همین توانایی‌مان برای توجه و پاسخ‌گویی را محدود می‌کند.

پنج: تن‌درستی امتیاز نیست، حق است. برای بسیاری از زنان مدافع حقوق بشر، فکر کردن به لحظات استراحت و آرامش  چیز لوکسی است که از توان‌شان خارج است و یا فکر می‌کنند لیاقتش را ندارند. تجربه نشان داده است که وقتی زنان مدافع حقوق بشر تحت تأثیر استرس، غم، خشم یا ترس قرار می‌گیرند، خطرات امنیتی برای خود، خانواده و سازمان‌هایمان افزایش می‌یابد، چون در چنین شرایطی میزان هوشیاری و قابلیت‌مان برای شناسایی به موقع تهدیدها کاهش می‌یابد. چنین شرایطی همچنین باعث افزایش تعارضات در درون گروه‌ها و سازمان‌ها می‌شود.

شش: نه پول و نه زمان محدودیت نیست. ابتکار مزوآمریکایی مدافعان زن، نوعی از خودمراقبتی را ترویج می‌کند که از دانش و منابع در دسترس استفاده می‌کند چون به مقادیر قابل توجهی پول نیاز ندارند. در عوض، این شیوه‌های خودمراقبتی مستلزم تمایل و اختصاص زمان به خود از جانب افراد و گروه‌هاست. این شیوه خودمراقبتی به معنای سلب مسئولیت سازمان‌ها، دولت، و بنیادها برای ایجاد شرایط لازم برای تن‌درستی زنان مدافع حقوق بشر نیست. همچنین به این معنا نیست که ما متوجه نیستیم بسیاری از زنان مدافع حقوق بشر باید دو یا سه شیفت کار کنند، اما هدف ما برچیدن همه ساختارهای ظلم است که ما را خسته و فرسوده‌ می‌کند و تن‌درستی‌مان را به خطر می‌اندازد.

هفت: هر فرد و کالکتیو می‌داند که به چه چیزی نیاز دارد. استاندارد‌سازی از آنچه که هر یک از زنان مدافع حقوق بشر، کالکتیو، یا سازمان‌هایشان برای تامین تن‌درستی خود نیاز دارند، کاری غیرممکن است. به همین دلیل، ما تفکر، گفت‌وگو، تبادل دانش و تجربیات را ترویج می‌کنیم تا هرکس بتواند بر اساس ارزیابی صادقانه، نیازهای خودش را تعیین کند.

هشت: خودمراقبتی، امری شخصی و جمعی است. برای این‌که مراقبت شخصی هر زن مدافع حقوق بشر به سبک زندگی‌اش تبدیل شود، گروه‌هایی که با آن‌ها تعامل داریم (خانواده، سازمان، جامعه) باید به توافقاتی برسند و اقدامات ترغیبی را در زمینه مراقبت به اجرا بگذارند: توزیع عادلانه کارهای مراقبتی، احترام به روزها و ساعات کاری، پرداخت اضافه‌کاری و یا مرخصی بیشتر، برخورداری از استراحت قاعدگی، و ایجاد مکانیسم‌هایی برای حل مسالمت‌آمیز منازعات. تغییر این رویه‌های گروهی برای تقویت جنبش‌هایمان بر اساس تن‌درستی فعالان و ترویج کنشگری سالم و شاد ضروری است.

پی‌نوشت: کتاب ارزشمند «فایده انقلاب چیست اگر نتوانیم برقصیم» توسط فرناز سیفی ترجمه شده است و علاقه‌مندان می‌توانند به صورت رایگان به آن دسترسی داشته باشند.