
در روز جهانی کارگر، از مبارزات زنان کارگر در سراسر منطقهٔ «جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا» (SWANA) یاد میکنیم —زنانی که با نابرابری دستمزد، آزار در محیط کار، و تبعیض سیستماتیک مواجهاند.
زنان، ستون فقرات رشد و ثبات اقتصادی در سراسر جهان، بهویژه در منطقهٔ SWANA هستند، اما کمترین میزان حمایت قانونی و اجتماعی را دریافت میکنند. آنان هنوز نهفقط برای دستمزدی منصفانه، بلکه برای حق اشتغال به دور از استثمار، تبعیض، و خشونت مبارزه میکنند.
از کارگران خانگی در لبنان که اغلب بدون قرارداد کار میکنند، تا کارگران بخش کشاورزی در مراکش که ساعات طولانی و شرایط ناایمن را تحمل میکنند، زنان عمدتاً در مشاغل ناپایدار و غیررسمی متمرکز شدهاند.
بر اساس گزارش زومیت، زنان ایرانی در سال 1403 بهطور میانگین ۲۸ درصد کمتر از مردان درآمد داشتهاند. آنان همچنان با موانع قانونی و اجتماعیای مواجهاند که مشارکتشان در بازار کار را محدود میکند، و کسانی که برای حقوق خود سازماندهی میکنند با خطر بازداشت و زندان مواجهاند. در سالهای اخیر، دهها اعتصاب کارگری در بخشهای مختلف برگزار شده و هزاران معلم زن شجاعانه در صف مقدم اعتراضات برای دستمزد عادلانه، امنیت شغلی و احترام ایستادهاند. چندین فعال زن مدافع حقوق کارگری، از جمله آنیشا اسداللهی، سپیده قلیان، و شریفه محمدی بهدلیل کنشگری در راستای دفاع از حقوق کارگران، همچنان در زندان بهسر میبرند.
در این روز، از این زنان، و نیز از بیشمار زنان فلسطینی یاد میکنیم که تحت اشغال و جنگ، همزمان با مراقبتهای بیدستمزد خانگی و فرصتهای شغلی از میانرفته، برای بقا تلاش میکنند.
در سوریه، پس از فروپاشی رژیم اسد، دولت موقت بیش از دویست و پنجاه هزار کارمند بخش دولتی—از جمله معلمان، کارکنان بخش بهداشت و کارمندان اداری—را اخراج کرد. طبق گزارشها، این افراد در شرایط اقتصادی بحرانی بدون حقوق یا حمایت رها شدهاند. بسیاری از آنان تنها بهدلیل هویت مذهبی (بهویژه علوی بودن) یا تصور وابستگی سیاسی کنار گذاشته شدند. این اخراجهای گسترده خشم عمومی و اعتراضات فراوانی را برانگیخت، چرا که حذف درآمد ماهانه (هرچند ناچیز، تنها ۲۰ تا ۳۵ دلار) بسیاری را بیش از پیش به فقر و بیثباتی کشاند. زنان بهطور خاص آسیب دیدند، زیرا دسترسی آنان به منابع درآمد جایگزین بهدلیل محدودیتهای جنسیتی، ناامنی و عرفهای اجتماعی دشوارتر است. در واکنش به اعتراضات گسترده، دولت موقت مجبور به بازگرداندن شماری از کارکنان و بازبینی سیاستهای استخدامی شد. با این حال، پیامدهای بلندمدت این رویدادها برای مشارکت اقتصادی و استقلال زنان، همچنان نگرانکننده است.
در ترکیه، زنان با کنترل روزافزون دولت بر بدن و نیروی کارشان روبهرو هستند. در حالی که دولت سیاستهای جمعیتمحور را تبلیغ میکند، بسیاری از زنان در مشاغل کمدرآمد و ناپایدار در بخشهایی مانند پوشاک و کار خانگی بدون حمایت قانونی مناسب فعالیت میکنند.
در افغانستان، تحت حاکمیت طالبان، زنان از کار در بیشتر بخشها منع شدهاند، و استقلال اقتصادی و حقوق انسانیشان از آنان سلب شده است—از جمله محدودیت در اشتغال در بخش سلامت، که در نهایت حق زندگی را از زنان سلب میکند. این حذف زنان از بازار کار، یکی از خشنترین اشکال سرکوب نیروی کار در جهان امروز است.
با وجود این چالشهای جدی، جنبشهای فمینیستی در سراسر منطقه SWANA به مقاومت ادامه میدهند: از زنان سودانی که پس از انقلاب خواهان دستمزدی عادلانهاند، تا زنان تونسی که در اتحادیههای کارگری برای توافقهای مبتنی بر برابری جنسیتی مبارزه میکنند، تا کنشگران زن مدافع حقوق کارگران در ایران، این مبارزه برای عدالت ادامه دارد.
در این اول ماه مه، ما خواستاریم:
بهرسمیت شناختن رسمی کار مراقبتی و خانگی بهعنوان کاری ضروری، با حقوق و حمایتهای قانونی.
آزادی فوری تمام مدافعان زن حقوق کارگری که بهدلیل فعالیتهایشان زندانی شدهاند.
پایان دادن به قوانین و سیاستهای تبعیضآمیزی که حق اشتغال زنان را محدود میکند.
دستمزد برابر، شرایط کاری ایمن، و حمایتهای قانونی کامل برای تمامی زنان کارگر.