
روز دوشنبه ۲۳ ژوئن، اسرائیل زندان اوین در تهران را که محل نگهداری بسیاری از زندانیان سیاسی است بمباران کرد و مدعی شد که این مکان را به عنوان «نماد سرکوب» جمهوری اسلامی مورد حمله قرار داده است. هرچند مقامات ایران هنوز آماری در مورد تعداد کشتهشدگان منتشر نکردهاند، اما گزارشهای غیررسمی توسط شاهدان عینی، شمار کشته و زخمیشدگان را بالا توصیف میکنند.
هدف قرار دادن و نابودی ورودی اصلی زندان، سالن ملاقات، دادسرای اوین بلافاصله موجب نگرانی جدی مدافعان حقوق بشر دربارهٔ جان و امنیت زندانیان شد. سازمان ملل متحد هدف قرار دادن این زندان را توسط اسرائیل، نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه خوانده است.
این حمله در ساعات اداری و در اوج شلوغی زندان اوین صورت گرفت؛ زمانی که خانوادهها برای ملاقات عزیزان خود حضور داشتند و وکلا همراه با موکلانشان در مجتمع قضایی شهید مقدس، که مجاور زندان اوین است، پیگیر پروندهٔ موکلشان بودند. بر اساس گزارشها، دستکم یک زن که در این مجتمع قضایی برای پرداخت وثیقهٔ آزادی برادرش حضور داشت، بر اثر بمباران کشته شده است. طبق گزارشها، بهداری زندان نیز کاملاً تخریب شده است. همچنین در گزارشی که روزنامهٔ هممیهن چندساعت پس از حمله منتشر کرد، زن دیگری که برای پیگیری کارهای اداری آزادی همسرش به دادسرای زندان اوین مراجعه کرده بود نیز در شمار مفقودین بود. این گزارش به فاصلهٔ کوتاهی بعد از انتشار از وبسایت روزنامهٔ هممیهن حذف شد.
امروز رضا خندان مهابادی از اعضای کانون نویسندگان ایران که خود به مدت دوسال زندانی بود، خبر داد که همسرسابق و مادر فرزندانش، مهرانگیز ایمنپور، نقاش و هنرمند نیز در میان کشتهشدگان حمله به زندان اوین است. او که منزلش در نزدیکی زندان واقع است، در زمان حمله برای پیادهروی بیرون رفته بود.
روزنامهٔ شرق گزارش داده است که تعدادی از کارکنان اداری زندان و سربازان جوان ۱۸ تا ۲۲ سالهای که دوران خدمت سربازی اجباری خود را در زندان اوین میگذراندند نیز کشته شدهاند. مرگ این سربازان وظیفه موجب خشم گستردهٔ بسیاری از مردم شده است. بسیاری از خانوادههای ایرانی که فرزندانشان در حال گذراندن خدمت سربازی اجباری هستند، با سربازان جوان درگذشته همذاتپنداری میکنند. سربازان وظیفه معمولاً برای انجام دادن امورات اداری، انتقال زندانیان و یا سایر کارهای عمومی در زندان مورد استفاده قرار میگیرند.
گزارشهای دیگری که توسط زندانیان سیاسی ارسال شده، نشان میدهد که بمباران غیرقانونی اسرائیل، موجب زخمیشدن زندانیان، تخریب کامل بهداری و آسیب جدی به بند زنان، محل نگهداری زنان زندانی سیاسی و فعالان برجستهٔ حقوق بشر و مدافعان حقوق زنان شده است.
جامعهٔ ایران سالهاست که مطالبهٔ آزادی زندانیان سیاسی را دارد، اما به نظر میرسد اسرائیل نیز همانند جمهوری اسلامی، از زندانیان سیاسی، فعالان حقوق بشر و هر کسی که بتواند صدایش را علیه جنگ، اشغال و نظامیگری بلند کند، نفرت دارد.
بمباران زندان اوین همچنین راه را برای انتقال زندانیان از اوین به سایر زندانهای تهران هموار کرد؛ اقدامی که مسئولان زندان و قوهٔ قضائیه چندین سال به دنبال اجراییکردن آن بودند. هماکنون زنان زندانی سیاسی به زندان قرچک و برخی از بندهای مردان به زندان تهران بزرگ منتقل شدهاند. شرایط رفاهی و زیستی در این دو زندان همواره اسفناک و مایهٔ نگرانی زندانیان و خانوادههایشان بوده است. هماکنون با انتقال شمار زیادی از زندانیان و تراکم بیشتر در این زندانها، وضعیت رفاهی و شرایط زیستی در این زندانها باز هم بدتر خواهد شد.
علاوه بر این، فعالان حقوق بشر همواره نگران بستهشدن و یا تخریب زندان اوین بوده و تأکید داشتهاند که این زندان باید حفظ شود تا در آینده امکان تحقیق دربارهٔ موارد نقض حقوق بشر و جنایات جمهوری اسلامی در آن فراهم شود. حال این نگرانی وجود دارد که انتقال زندانیان از اوین، زمینه را برای واگذاری این مکان به دانشگاه شهید بهشتی و تخریب نهایی آن فراهم کند.
در ادامه، دو گزارش از مدافعان حقوق زنان را که برای سازمان فمنا ارسال شده است، میخوانید. هر دو گزارش به همان نحوی که به دست ما رسیده، منتشر میشود و تنها تغییرات جزئی برای کمک به فهم بهتر در آنها صورت گرفته است. گزارش اول، مشاهدات یک مدافع حقوق زنان دربارهٔ وضعیت زندان اوین در تاریخ ۲۳ ژوئن و اندکی پس از بمباران توسط اسرائیل است. گزارش دوم که در ۲۵ ژوئن ارسال شده است، وضعیت انتقال زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان تهران بزرگ و شرایط این زندان را شرح میدهد.

گزارش اول: از مقابل زندان اوین پس از بمباران اسرائیل
امروز به زندان اوین رفتم. فکر میکنم شمار کشتهها بسیار زیاد باشد. سالن ملاقات کاملاً نابود شده است. تعدادی جسد از سالن ملاقات خارج کردند و سپس درها را بستند و دیگر نمیتوانستیم چیزی ببینیم.
سالن ملاقات همیشه شلوغ است و تعداد زیادی خانواده و زندانی در آن حضور دارند. بسیاری از این سربازان وظیفه که مأمور انتقال زندانیان به سالن ملاقات هستند نیز آنجا حضور داشتند. دو نفر از زنان مسئول امور اداری و پذیرش بازدیدکنندگان کشته شدهاند.
بهداری زندان تخریب شده است. معمولاً بسیاری از زندانیان و کادر پزشکی در بهداری حضور دارند و وقتی بهداری تخریب شده، یعنی شماری از افرادی که در آن بودند کشته شدهاند.
معاونین امور بهداشت و فرهنگی زندان اوین کشته شدهاند. این دو از کسانی بودند که با زندانیان ارتباط خوبی داشتند.
یک زن که برای استقبال از برادرش که قرار بود آزاد شود به مقابل زندان رفته بود، کشته شده است. روزنامهٔ شرق او را مفقود اعلام کرده، ولی این یعنی جسدش تکهتکه شده و قابل شناسایی نیست.
حتماً شنیدهاید که بند ۲۰۹ (بند زندانیان سیاسی) را نیز بمباران کردند. یکی از زندانیان گفت که چند جسد را با لباس زندان از بند ۲۰۹ خارج کردهاند.
گزارش دوم: انتقال زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان تهران بزرگ
با خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی در اوین صحبت کردم. زندانیان سیاسی به زندان تهران بزرگ منتقل شدهاند.
زندانیان بندهای ۸ و ۴ به بندی مشترک منتقل شدهاند که با توجه به تعداد زندانیان، بسیار کوچک است و شرایط بهداشتی و رفاهی آن بسیار بدتر از اوین است. زندانیان سالها تلاش کرده بودند شرایط زندگی خود را در اوین بهبود بخشند و حالا با انتقال به زندان جدید از شرایط ابتدایی رفاهی نیز برخوردار نیستند.
آنها در زندان جدید با مشکلات جدی مواجه هستند. حتی امکانات اولیه مثل ظرف و لیوان به اندازهٔ کافی وجود ندارد و زندانیان به نوبت غذا میخورند. این وضعیت خطر شیوع بیماری را افزایش داده است.
فضای خوابیدن بسیار محدود است و زندانیان مجبورند به نوبت بخوابند. فضای بند آنقدر کم است که زندگی در آن برای این تعداد زیاد غیرممکن است.
آنها با شرایط غیرانسانی و با دست و پای بسته منتقل شدند، بهطوریکه حتی مأموران هم از این وضعیت ناراحت بودند.
زندانیان سیاسی از این جابهجاییها بسیار ناراحت هستند و میگویند شرایط جدید غیرقابل تحمل است.
بند ۳۵۰ نیز از اوین منتقل شده است. بند ۷ بیشترین آسیب را دیده اما مشخص نیست زندانیان آن به کجا منتقل شدهاند و سایر زندانیان منتقلشده به زندان تهران بزرگ، هیچیک از زندانیان این بند را ندیدهاند.
همانطور که شنیدهاید بسیاری از سربازان وظیفهٔ جوان و کارکنان اداری کشته شدهاند. روشن است که تعداد زیادی از زندانیان نیز کشته شدهاند، اما دلیل عدم اعلام این آمار مشخص نیست.