
این متن پس از اولین آتشبس و نقض آن توسط اسرائیل نوشته شده است.
در طی ماههای گذشته، فلسطینیان در سراسر جهان عزیزانی بیشمار از دست دادند و خسرانهایی گسترده متحمل شدند؛ باغهای زیتون و مزارع خانوادگی، مساجد و کلیساهای تاریخی، دانشگاهها و استادان، کتابها و شاعران که همگی در جریان نسلکشی اسرائیل در غزه نابود شدهاند. علیرغم عدم پایبندی اسرائیل به مقررات آتشبس، فلسطینیها همچنان با پایبندی به یک ارزش فرهنگی بنیادین و مفهومی اجتماعی-سیاسی به نام صمود، به مبارزه خود برای آزادی ادامه میدهند. صمود یعنی ماندن، مقاومت کردن، تلاش برای زندگی باکرامت، و حفظ هویت، فرهنگ و زندگی روزمره، حتی در سختترین شرایط، مانند اشغال نظامی، آوارگی یا نسلکشی.
نهال الطرهونی، فعال انجمن اجتماعی فلسطینیان کانادا از اونتاریو، توضیح میدهد: «صمود یک واژه عربی به معنای پایداری و استواری است. ما صمود را نه فقط در مقاومت در برابر اشغال، پاکسازی قومی و آپارتاید در فلسطین، بلکه آن را در زیست روزمره خود تجربه میکنیم.» زنان چه در داخل فلسطین و چه در دیاسپورا، ستون اصلی صمود در مبارزه مداوم برای آزادی فلسطین بودهاند.
بر اساس پژوهشهای انجامشده در دانشگاه النجاح و دانشگاه کاردیف، صمود از تجربههای بلندمدت اشغال و آوارگی -که فلسطینیان از زمان تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و جنگهای بعدی در سرزمینهای اشغالی مانند جنگ ۱۹۶۷- متحمل شدهاند، ریشه میگیرد. صمود نقش محوری در تلاشهای سازمان آزادیبخش فلسطین در سال ۱۹۷۸ ایفا کرد؛ تلاشی برای تشویق فلسطینیان به ماندن در سرزمین خود و مقاومت در برابر نابودسازی هویتشان. این مفهوم همزمان بیانگر ایستادگیِ منفعلانه و مقاومت پویاست، مقاومتی که بر پایه استراتژیهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای تابآوری در برابر دشواریهای مزمن و اشغال نظامی شکل گرفته است.
به گفته نهال الطرهونی، صمود حتی برای پناهندگان و تبعیدیانی که در خارج از فلسطین زندگی میکنند همان نخ پیوندی است که آنها را به خانواده، ایمان و مقاومت در برابر اشغال اسرائیل متصل نگه میدارد. او میگوید: «ما باور داریم که فرهنگمان خود صمود است. هنر ما صمود است. شادی ما صمود است. اینکه بتوانیم با خانوادهمان وقت بگذرانیم، خودش صمود است، بهویژه وقتی که اشغال و آپارتاید اسرائیل دقیقا در پی نابود کردن همین چیزهاست.»
تصاویر و ویدیوهای دردناک منتشرشده از غزه در ماههای گذشته، در کنار خبرهایی که خانواده الطرهونی از فلسطین اشغالی برایش فرستادهاند، تمرکز بر زندگی روزمره را برای او بسیار دشوار کرده است الطرهونی میگوید: احساس نیرومند ناامیدی و ناتوانی، بیشک قویترین احساسی است که در حال حاضر دارم. باید به ایمانم تکیه کنم تا بتوانم از پس این روزها بربیایم.» با این حال، در دل تاریکیها جرقهای از امید میبیند؛ در هزاران انسانی که از ادیان و پیشینههای مختلف در شهر او و دیگر نقاط جهان گرد هم آمدهاند تا برای آزادی فلسطین صدایشان را بالا ببرند. الطرهونی میگوید: «افراد زیادی پیشتر از واقعیتهای فلسطین بیخبر بودند، اما حالا آگاه شدهاند. چون در نهایت، انسانها انساناند، و یکی از قویترین احساسات یا آرزوهای هر انسان، میل به آزادی است.»
فلسطینیها مدتها پیش از حمله حماس به شهرکنشینان اسرائیلی در سال ۲۰۲۳، برای به رسمیت شناخته شدن و پایان دادن به اشغال استعمارگرانه مبارزه میکردند. اما اکنون، با موجی از اعتراضات گسترده در یک سال و نیم گذشته و توجه روزافزون به بیعدالتیهای تاریخی که فلسطینیان متحمل شدهاند، آنان متحدان بیشتری پیدا کردهاند. لیان اسماعیل، که در نابلس در کرانهی باختری اشغالی بزرگ شده و اکنون در دانشگاه ویندزور اونتاریو در رشته حقوق تحصیل میکند، میگوید از زمانی که در سال ۲۰۰۹ به کانادا آمد، به سرعت در فعالیتهای مرتبط با فلسطین، انجمنها، رویدادها و تظاهراتها مشارکت کرده است. او میگوید: «پیش از ۷ اکتبر، مردم همچنان میترسیدند. فلسطین یک مسئله عمومی یا حقوق بشری محسوب نمیشد. اما حالا افراد بیشتری به ما پیوستهاند.»
اسماعیل همراه با دیگر دانشجویان در سراسر آمریکای شمالی، خواهان آن بودهاند که دانشگاهها منابع آموزشی درباره نژادپرستی علیه فلسطینیان تهیه کنند، هر سال جزئیات سرمایهگذاریهای مستقیم و غیرمستقیم خود را منتشر کنند و در چارچوب حقوق بشر، با شرکتهایی که به اشغالگری کمک میکنند قطع همکاری و سرمایهگذاری کنند. در حال حاضر، دانشگاه ویندزور تنها دانشگاه در کانادا است که به خواستههای معترضان حامی فلسطین پاسخ داده است. با این حال، از نگاه اسماعیل، آتشبس فقط آغازی است برای مرحلهای تازه از مبارزه برای آزادی. او میگوید: تمام ذهنم سمت زخمهای آشکار مردم و افراد دارای معلولیت در غزه است؛ آنهایی که دست و پایشان را از دست دادهاند، ذهنم مشغول زخمهای رویتناپذیر یک مادر بیفرزند است که کودک خود را در نسلکشی از دست داده است. آیا باید آتشبس را جشن بگیریم؟ من آزادی را میفهمم، و اگر ما آزاد نباشم، هیچکس دیگری هم آزاد نیست.»
شانتل پایو همان سالی مادر شد که نسلکشی در غزه آغاز شد. پسر او، جُرج، زمانی که اسرائیل بمباران گسترده نوار غزه را آغاز کرد، ششماهه بود. او دلنگران خانواده و مردمش، به مادران باردار فلسطینی فکر میکرد که در زیر بمباران بیوقفه موشکهای اسرائیلی، زنده مانده، زایمان کرده، نوزادانشان را در آغوش گرفته و به آنها شیر دادهاند. پایو میگوید: سال اول مادریام با نسلکشی مردمم همزمان شد… ما همیشه از کودکان فلسطینی و رنجی که بر آنها رفته و میرود صحبت میکردیم و میکنیم، اما حالا از دیدگاه یک مادر به این کودکان نگاه میکنم. آنها بچههای من هستند. آن مادرها خواهران من هستند. آن مادربزرگها، تتاهای مناند. این تجربه، لایهای کاملاً جدید به احساس من افزوده است.» او یکی از سازماندهندگان گروه همبستگی با فلسطین فردریکتون در استان نیوبرانزویک کانادا است و برای محافظت از کودکان فلسطینی فعالیت میکند.
پایو میگوید: «صمود یعنی تابآوری ما، استواری ما، توان ما برای ادامه دادن زندگی با صداقت، و در عین حال نشاندادن اینکه مقاومت خود را متوقف نخواهیم کرد.» پدر و مادر پایو در شهری با جمعیت عمدتاً مسیحیِ فلسطینی در شمال سرزمینهای اشغالی به دنیا آمده و بزرگ شدهاند. بسیاری از خالهها، داییها و بستگانش با وجود تهدید همیشگی بمباران اسرائیل، همچنان حاضر به ترک آن منطقه نیستند. یکی از دخترخالههای او معمار است و در حال نگارش پایاننامه دکترای خود درباره شهرکسازی استعماری است. او در پروژههای مرمت مکانهای تخریبشده مشارکت دارد. او و دیگر اعضای خانواده گهگاه برای پایو پیام و عکسهایی از رویدادهای جاری در شهرشان میفرستند. یک بار برای او تصویری از یک گودال عظیم ناشی از انفجار بمب اسرائیلی فرستادند که درست کنار خانهشان افتاده بود. هرچند پایو در فلسطین بزرگ نشده، اما گهگاه توانسته به آنجا سفر کند. مردم شهر، او را از پیوند خانوادگیاش با آن سرزمین میشناسند. پایو میگوید: «وجود ما خود مقاومت است. فلسطین همیشه برای من همان حسِ خانه خواهد بود، حتی اگر هیچگاه خانهام نبوده باشد. و این حس و مقاومتی است که هیچ شهرکنشینی نمیتواند از من بگیرد.»
آتشبسی که فلسطینیان سراسر جهان بیش از یک سال برای تحقق آن مبارزه کردند، هماکنون در هم شکسته است. در روز دوم آتشبس، اسرائیل با کشتن یک کودک آن را نقض کرد. همچنین حملهای گسترده به جنین با پشتیبانی تشکیلات خودگردان فلسطین انجام داد که در آن دستکم ۹ فلسطینی کشته و ۹۰ تن ربوده شدند. پایو میگوید: «هنوز کارهای زیادی باید انجام دهیم و همچنان چیزهای زیادی برای سوگواری داریم. شک در دلم هنوز قوی است، اما دیدن تغییر نگرش جهانی نسبت به اسرائیل، مایه امید است.»