
نویسنده: ونسا نیکول اولیفانت، دژا برویلز، کلمنت و لاریکا وینگیت
ترجمه: یارا
اندیشهورزی فمینیسم سیاه از آکادمی آغاز نشد. بنا بر ادعای کالینز، زنان معمولی از طریق مبارزه و مقاموت روزمره، سنت کنشگری فمینیسم سیاه را پیریزی کردند.» (Collins, “Social Construction) اگرچه نظریهپردازی معاصر سیاهان، عموما در محیط آکادمی یا در بستر کنشگری میدانی صورت گرفته، اما ما تنها نیستیم چراکه بر شانههای زنان مبارز سیاه-آفریقایی ایستادهایم، زنانی که برای رهایی جسمانی، عاطفی، روحی و فکری جنگیدند. این سنت، اذعان دارد که زنانگی سیاه، رهایی سیاهان را در اولویت قرار میدهد و میراث زنان سیاه و اهمیت تجربههای زیسته تقاطعی را ارج مینهد. تعلق به این سنت، به ما فرصت میدهد که در انقلابی بناشده بر قدرت شفابخشی زنان سیاه مشارکت کنیم. با این حال، عموما در حوزه روانشناسی کاربردی، استراتژیهای شفابخش زنان سیاه به ندرت به رسمیت شناخته شدهاند. روانشناسی غربی، تلاش میکند الگوهای رفتاری و شناختی ناسازگار (maladaptive cognitions) مراجعان را تغییر دهد و اصلاح کند. تکنیکهایی که درمانگران و پژوهشگران روانشناسی اغلب استفاده میکنند، تجربیات منحصر به فرد زنان سیاهپوست را در نظر نمیگیرد. با این حال زنان سیاه ناگزیر به استفاده از این تکنیکها ادامه میدهند.
پژوهش حاضر قصد دارد با استفاده از رویکرد بینرشتهای (از طریق محوریت دادن به اندیشه فمینیستی سیاه و بهکارگیری اصول روانشناسی سیاهان) استراتژیهای بالقوهای را برای سلامت روان فراهم کند. در این تحقیق، منظور ما از سلامت روان، مفاهیم مرتبط با سلامت روانشناختی و فرآیند بهبودی و شفابخشی است. در نهایت ما به دنبال قدرت شفابخشی تجسمیافته در فمینیسم سیاه هستیم و در این راستا، استراتژیهایی را برجسته میکنیم که با رویکرد فمینیسم سیاه همخوانی و هماهنگی دارند. جنبش فمینیستی سیاه در آمریکا، ایده و مفهوم سلامت روان را به طور بنیادین متحول کرد. همراستا با ایدهها و آراء پژوهشگران فمینیست از جمله بل هوکس و تونی کید بامبارا، مبحث سلامت روانشناختی زنان سیاه، جزئی حیاتی از اندیشه فمینیستی سیاه است.
در این مقاله، ابتدا گفتگوی خود را با به رسمیت شناختن کردارهای شفابخش بومی سیاه آغاز میکنیم و سپس سه دستهبندی از فمینیستهای سیاه ارائه میدهیم؛ فمینیستهای سیاه سنتی، فمینیستهای سیاه معاصر و فمینیستهای سیاه رواندرمانگر. به واسطه این دستهبندی قصد داریم توضیح بدهیم که زنان سیاه به چه شیوههایی و از طریق کدام استراتژیها برای بهبود سلامت روان خود تلاش کردهاند. و در آخر مقاله را با ارائه و معرفی سه استراژی مشخص که در اندیشه فمینسمتی سیاه و اصول روانشناسی آفریقایی به کار رفته به پایان میبریم.
کردارهای شفابخش بومی سیاه
به گفته اوباسی و همکاران، برای افراد دارای تبار آفریقایی، راهکارهای شفابخشی و بهبودیابی بومی شامل ارزشها، باورها و نوعی جهانبینی است که ارتباط و پیوند بین بدن، روح و ذهن را به رسمیت میشناسد. شفادهندگان بومی سیاه به طور تاریخی، تمایز و تفکیک مشخصی میان امر ذهنی، جسمی و معنوی قائل نبودند چون باور داشتند که اینها مقولاتی بههمپیوسته و مرتبطند.
روانشناسی آفریقایی/سیاه، رشتهای است که عامدانه و آگاهانه، شیوههای شفابخش بومی آفریقایی را در رویکردهای درمانی مورد استفاده در ایالات متحده و در سراسر دیاسپورا، ادغام میکند (Kambon). اگرچه اندیشه فمینیسم سیاه عمدتاً ریشه در بستر ایالات متحده دارد و تجربیات زنان آفریقایی-آمریکایی را برجسته میکند، مهم است که هنگام اندیشیدن به راهبردهای شفابخش برای زنان سیاه در دیاسپورا، این شیوههای شفابخش بومی را نیز در نظر بگیریم. از دیدگاه آفریقامحور، «بهبود سلامت روان، تلاشی جمعی و جماعتمحور است»، به این معنی که فرد هنگام تلاش برای حفظ تعادل بین ذهن، بدن و روح خود، از حمایت دیگران نیز برخوردار میشود. (Chioneso et al.). این رویکرد در روشهایی که فمینیستها در فرایند بهبودیابی به کار میبرند نیز حیاتی است؛ فمینیستهای سیاه استدلال میکنند که شفابخشی باید در اجتماع و گروه و همراه با دیگر زنان سیاه صورت گیرد و شیوههای آنها (مثلاً نوشتن، شعر، حرکت بدن) ارتباط سیستمهای مرتبط بین ذهن، بدن و روح را به رسمیت میشناسد و فضایی برای بازیابی ارتباط و اتصال آنها ایجاد میکند. ایجاد این فضا از این جهت ضروری است که در جامعه غربی، به ما میآموزند که این اجزاء را باید برای حفظ اصول حرفهای، پیشرفت اقتصادی و فرصتهای ممتاز شغلی از یکدیگر تفکیک کرد (Dickens et al.). اما این راهبرد موفق به تضمین بهبودی سلامت روان زنان سیاه نمیشود و آنها برای محافظت از سلامت روان خود، استراتژیها را بر اساس کردارهای شفادهنده بومی سیاهان ایجاد کردند.
فمینیسم سیاه و رویکرد سنتی سلامت روان
به گفته بل هوکس، نویسنده، استاد دانشگاه، فمینیست و کنشگر اجتماعی آفریقایی-آمریکایی، جنبش فمینیستی سیاه در قرن 20 و آغاز قرن 21، سلامت روان را در اولویت قرار داد. برای مثال، تونی کید بامبارا، کنشگر اجتماعی، فیلمساز و نویسنده آفریقایی-آمریکایی که نقشی اساسی در جنبش رهایی زنان سیاه ایفا کرد، دائما به ما یادآور میشد که «انقلاب از خود آغاز میشود». او زخمهای روانی تحمیلشده توسط ستم جنسیتی و نژادی ساختاری را بازشناسی کرد و از ضرورت کشف روشهای بهبودی گفت. تریسی سی. وست، الهیاتدان سیاه فمینیست، بر خشونت جنسیتمحور متمرکز شد و سلامت روانی و عاطفی زنان سیاه را در مرکزیت تلاشهای خود قرار داد (West, “Wounds of Spirit”). آثار وست به طور مشخص به ارزیابی تاثیرات روانی خشونت علیه زنان سیاه میپردازد و تحلیل خود را به میانجی اصول الهیاتی مسیحیت، زمینهمند میکند. وست و بل هوکس، زنان سیاه را تشویق کردند که موضوع سلامت روان خود را جدی بگیرند و بر ضرورت خلق استراتژیهای بهبودی و درمانی خاص تاکید کردند؛ راهبردهایی برای تغییر، که اندیشه سیاسی فمینیستی را با جنبشهای خودبهبودی و بازیابی فردی تلفیق کند. بل هوکس تحت تاثیر این رویکرد درمانی تلفیقی، کتاب «خواهران یم؛ زنان سیاه و خودبازیابی» (sisters of the yam: black women and self-recovery) را نوشت. در این متن، او از روایات و تاملات شخصی استفاده میکند تا بر اهمیت ایجاد فضاهایی برای بهبودی زنان سیاه تاکید کند؛ بهبودی از آسیبهای تجربه ممتد جنسیتزدگی، نژادگرایی و تروماهای تاریخی/اجدادی.
بل هوکس بر اهمیت ساخت این فضاهای التیامبخش تاکید میکند و پژوهشگرانی مانند کیمبرلی کرنشاو هم نیاز به «مداخلات معنادار» مبتنی بر تجربههای تکینه زنان سیاه را برجسته میکند. کرنشاو اصطلاح اینترسکشنالیتی را مشخصا برای توصیف همپوشانی ارتباط میان نژاد، طبقه و جنسیت در تجربیات زنان سیاه ابداع کرد و به این طریق، سیستمهای درهمتنیده ستم و سلطه را که دائما این گروه را تحت تاثیر قرار میدهد، بازشناسی کرد. این درهمتنیدگی ستمها، نیازمند مداخلاتی است که تجربه زیسته تقاطعی و متمایز زنان سیاه را تصدیق کند. همانطور که هوکس هم باور دارد، این مداخله باید منابع و راهکارهای سلامت روان برآمده از سیاست فمینیستی سیاه را دربر گیرد، چرا که ما باید آگاهی انتقادی و سلامت روان خود را به طور همزمان و توامان تقویت کنیم.
محققان دیگر مانند آدری لرد و نتوزاک شانگ (Ntozake Shange) هم نقشی کلیدی در مفهومپردازی کردارهای التیامبخشی فمینیسم سیاه ایفا کردند. در «خواهر بیگانه؛ مقالات و جستارها (Sister Outsider: Essays and Speeches) اثر ادری لرد، او صراحتا سازوکارهای متمایزی را تشریح میکند که زنان سیاه میتوانند آنها را به عنوان منابعی برای بهبودی، التیام، بقا و ترویجگری به کار ببندند. برای مثال لرد بر شعر، به عنوان ابزاری حیاتی و ضروری برای زنان سیاه تاکید میکند چرا که قابلیت تبدیل کردن زبان به کنش ملموس را دارد. شعر میتواند فضایی امن برای زنان سیاه ایجاد کند که در آن بتوانند آسیبپذیریها و منویات خود را در فرم نوشتار صورتبندی کنند و همزمان با احساسات، رویاها و ترسهای خود درگیر شوند. لرد توضیح میدهد که سنت اروپامحور ما را به این باور رسانده که: «من فکر میکنم، پس هستم» در حالی که مادر سیاه درون هر یک از ما یادآوری میکند: «من احساس میکنم، پس رها هستم.»
لرد نشان میهد که قدرت ما در توانایی حس کردن و برقراری ارتباط با خودمان نهفته است، امری که به واسطه شعر محقق میشود. به طور تاریخی، ستم نهادی و انسانزدایی سیستماتیک، به شیوههای متعددی تلاش کرده این قابلیت را در زنان سیاه نابود کند، به شیوههایی از جمله هیولاسازی سکسوالیته آنها، کالاسازی از بدنها و ویران کردن روح و روان آنها. علیرغم تمامی این حملات تخریبگر، زنان سیاه به تلاش برای بقا ادامه دادند. لرد، علاوه بر تاکید بر اهمیت شعر، استدلال میکند که توانایی کشف سکسوالیته و اروتیسم هم میتواند برای زنان سیاه به عنوان راهکاری شفابخش عمل کند. اروتیک از واژه یونانی اروس (eros) آمده که تجسم عشق است. لرد، امر اروتیک را به مثابه کارکردی از شریک شدن هرگونه لذت (اعم از فکری، عاطفی و جسمی) با دیگری توصیف میکند. این شریک شدن از روابط عاطفی و رومانتیک فراتر میرود و در گفته لرد نمود پیدا میکند: «وقتی با امر اروتیک در پیوند و ارتباط هستم، کمتر به بیقدرتی، ناامیدی و خودانکارگری تسلیم میشوم و در برابر پذیرش آن مقاومترم.»[1] امر اروتیک میتواند برای زنان سیاه به عنوان منبعی از دانش، محبت، شهامت، اشتیاق، خرد، عشق، شفابخشی کارکرد پیدا کند. امر اروتیک به زنان سیاه توانایی میدهد که بدون ترس به خود آری بگویند و از این طریق قدرتمند شوند. این منبع قدرت مانند ابزاری است که به آنها کمک میکند تمامی ابعاد وجودی خود را عمیقا حس کنند و خود را در آغوش بگیرند.
نتوزانگ شانگ نیز نقشی حیاتی در مفهومپردازی کردارهای شفابخشی فمینیسم سیاه داشته است. شانگ، شاعر، فمینیست، نویسنده و نمایشنامهنویس سیاه است. او آثار خود را به عنوان ابزاری برای سیاستورزی و همزمان روشی برای شفابخشی و التیام به کار میبندد و این موضوع در متن (See No Evil) و نمایشنامه «برای زنان رنگینپوست که به خودکشی فکر کردهاند (For Colored Girls Who Have Considered Suicide)» مشهود است. در See No Evil، شانگ عامدانه سازوکارهای انگلیسی استاندارد را بهم میریزد و از زبان بومی عامیانه بهره میگیرد. رویکرد نوشتاری شانگ، نمودی تصویری است از مسیر او در جهت شفایابی و التیام. تکنیک نوشتاری او امکان تجربه آزادی و التیام را برایش فراهم میکند. او تلاش میکند از سنتهای شفاهی سیاهان در نوشتهها و نمایشنامههای خود استفاده کند.
در نمایشنامه «برای زنان رنگینپوست که به خودکشی فکر کردهاند»، شانگ بدن زنان سیاه را به مثابه ابزاری سیاسی و همینطور شاعرانه به کار میگیرد (Barnard Center for Research on Women). او مخاطب را با مکالماتی درباره تجربه زنان سیاه از خودکشی، تجاوز، رابطه جنسی با محارم و … درگیر میکند. او از صحنه نمایش استفاده میکند و فضایی برای مناسک شفابخشی زنان سیاه میسازد، مناسک و آداب و رسومی بر محور بدن زنان سیاه. این مناسک، همزمان که زنان سیاه در تولید نمایش مشارکت میکنند هم برپا میشوند و در جریانند. شانگ برای زنان سیاه امکانی فراهم میکند تا صمیمیت و همدلی میانشان شکل بگیرد و تجربههای ستمدیدگی خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند، و اینگونه فضاهای االتیامبخشی خلق میشوند. او به واسطه آثار خود، نشان میدهد که راهکارها و شیوههای بهبودیابی را میتوان در سنت شفاهی، شعر و جنبش تنانه زنان سیاه پیدا کرد.
فمینیستهای سیاه سنتی، مانند بل هوکس، کیمبرلی کرنشا، ادری لرد، نتوزانگ شانگ و دیگر زنان سیاه در دهه 1970 تا 1990 از جمله تونی کید بامبارا، آنجلا دیویس، تونی موریسون، جون جردن (June Jordan) و آلیس واکر (Alice Walker)، همگی راه را برای توسعه صدای جمعی زنان سیاه هموار کردند، صدایی که زنانگی سیاه و قدرت، قابلیت و ویژگیهای تکینهاش را تصدیق کند. آثار این زنان، در نهایت سنگ بنای پژوهشها و تلاشهای فمینیستهای سیاه معاصر و فمینیستهای سیاه روانکاو را پیریزی کرده است.
رویکرد فمینیسم سیاه معاصر نسبت به سلامت روان
فمینیسم سیاه معاصر در این مقاله برای توصیف شیوههایی استفاده شده که امروزه فمینیستهای سیاه برای پرداختن به مسائل پیچیده خود به کار میگیرند. این متن مشخصا مثالهایی از فمینیستهای سیاه معاصر ارائه میدهد که فضاهای بدیل درمانی و شفابخشی برای زنان سیاه ایجاد کردند، فضاهایی که این زنان در آنها بتوانند موضوعاتی که سلامت روانشان را مورد هجوم قرار میدهد به بحث بگذارند. محققانی مانند دورهام، کوپر و موریس، از طریق درگیری با فمینیسم هیپهاپ، راهکارهایی فوری برای محافظت از سلامت روان زنان سیاه ارائه میدهند. این رویکرد نظری ابزاری است برای به چالش کشیدن نفرتپراکنی موسیقی هیپهاپ علیه زنان سیاه، دگرجنسگرایی اجباری و به طور کلی پرداختن به مسئله سیاست جنسی زنان سیاه. تلاشهای رهاییبخش این محققان، در این راستا بوده است که زنان سیاه بتوانند به فهم و شناختی خودبنیاد و سالم از خود برسند. این تلاشها برای مقابله با کالاییسازی بدن زنان سیاه و ایستادگی در برابر به سکوت کشاندن تاریخی آنها لازم است. انسانزدایی از زنان سیاه در موسیقی هیپهاپ بسیار رایج است و بر سلامت روان آنها تاثیر جدی میگذارد. زنان سیاه از طریق درگیری با فمینیسم هیپهاپ و با استفاده از پلتفرمهای متنوع جهت بسیجسازی، کنشگری و آگاهیافزایی، عاملیت خود بر بدن و تجربههایشان را بازپسگیری میکنند. یک نمونه از این ترویجگریها و کنشگریها در فضای مجازی، وبلاگ کلکتیو فمینیستی کرانک است که یکی از موفقتری وبلاگهای فمینیستی محسوب میشود.
کلکتیو فمینیستی کرانک شامل گروهی از زنان سیاه است که سیاست فمینیستی خود را به هیپهاپ گره میزنند (Boylorn). این زنان برای ارزیابی تجربههای خود از لنز فمینیستی بهره میبرند و نمونههایی زنده و حاضر از شیوههای ساخت اجتماعات و نمایش آسیبپذیری و شهامت ارائه میدهند. کنش مشارکت در یک اجتماع آنلاین مختص سیاهان که بر سیاست فمینیستی سیاه متکی است، یک رویکرد درمانی و شفابخش بدیل را بازنمایی میکند. در این فضاهای دیجیتال، استراتژیهای درمانی عموما به اشتراک گذاشته و معاوضه میشوند. از این طریق، اطلاعات به سهولت دسترسپذیر میشوند و پشت ژورنالها و کتابها پنهان نمیمانند. کلکتیو فمینیستی کرانک نمونهای از تلاشهای فمینیستهای سیاه معاصر است که بواسطه فضای آنلاین فضاها و فرصتهایی را برای زنان سیاه خلق میکند تا بر سلامت روان خود متمرکز شوند، بهبود یابند و روایت درد و انزوای خود را تصدیق کنند. اگرچه این پلتفرمها با محیطهای درمانی سنتی تفاوت دارند، اما زنان سیاه فضایی برای التیامیابی ساختهاند. این فرایندها باید معتبر شناخته شوند و نباید آنها را رد کرد.
لازم به ذکر است که حمایت روانی برای زنان سیاه به لحاظ سنتی محدود به دفاتر رواندرمانی و کلینیکها نبوده است. رویکردهای غربی مواجهه با سلامت روان، عموما اهمیت فرهنگی شبکههای غیررسمی حمایتی، معنویت و وابستگیهای متقابل را نادیده میگیرند. زنان سیاه به طور سنتی فضاهایی مانند کلیسا، آرایشگاهها و حلقههای خواهرانه را به مثابه فرصتی برای بهبود و درمان دشواریهای مرتبط با سلامت روان استفاده کردهاند. این فضاهای التیامیابی و شفابخشی غیررسمی، مانند مداخلات درمانی بدیل عمل میکنند.
رویکرد روانشناسان فمینیست سیاه نسبت به سلامت روان
علاوه بر فمینیستهای سیاه معاصر که فضاهای شفابخش بدیل را خلق میکنند، روانشناسان و درمانگران فمینیست سیاه هم در رواندرمانی و پژوهشهای روانشناختی، در حال بازپسگیری شیوههای مداخله درمانی هستند. به طور کلی در حوزه روانشناسی کاربردی، هدف مشاهده رفتار، شناسایی الگوها، اصلاح رفتارهای ناسازگار است. روانشناسان و رواندرمانگران عموما آموزش دیدهاند تا برای مداخلات درمانی از روشهای مبتنی بر شواهد استفاده کنند. اگرچه این مداخلات، بر مبنای تجربیات خاصه زنان سیاه شکل نگرفتهاند اما همواره برای آنها تجویز و بر آنها اعمال میشوند. این تکنیکهای درمانی هم از لحاظ شیوههای شکلگیری و توسعهیابی زنان سیاه را نادیده گرفتهاند و هم آسیبهای زنان سیاه را ذاتانگاری و توجیه میکنند. برای مثال، رفتاردرمانی شناختی (Cognitive Behavioral Therapy)، شیوهای درمانی است که بر رابطه متقابل میان افکار، عواطف و رفتارهای فرد تمرکز میکند (Macrodimitris et al). اگرچه زنان سیاه که با خشونت نژادی و جنسیتی مبارزه میکنند ممکن است از روشهای درمانی خاص بهرهمند نشوند. زنان سیاه که با اشکال آشکار و پنهان نژادپرستی مواجهند، دچار ناسازگاری شناختی نیستند بلکه آنها در جامعهای زندگی میکنند که عامدانه از وجود و تلاشهای زنان سیاه ارزشزدایی میکند. بعلاوه، زنان سیاه در جستوجوی خدمات سلامت روان، موانع چندگانهای را تجربه میکنند، از جمله؛ انگزنی، سوگیری، دریافت خدمات ناکافی، فقدان دانش و … . در پژوهشی که موانع دسترسی زنان سیاه به خدمات سلامت روان را بررسی میکند، مصاحبهشوندگان گزارش دادند که نسبت به تلاش برای دریافت خدمات درمانی مردد بودهاند، نمیدانستند برای این خدمات به کجا باید مراجعه کنند، بابت اختلالات روانی احساس شرم و خجالت میکردند و دانش کافی درباره علائم و نشانههای این اختلالات نداشتند (Ward et al.). پژوهشها همچنین نشان میدهند که تحسین و تایید طرحواره «زن سیاه قوی» که قدرت زنان سیاه را در برابر دشواریها برجسته میکند، احتمال اینکه زنان سیاه به دنبال درمان بروند را کاهش میدهد، چراکه انتظار میرود این «زنان قدرتمند» بار دنیا را به تنهایی به دوش بکشند. تثبیت این طرحواره موجب میشود زنان سیاه علائمی چون افسردگی و اضطراب را به نشانههای ضعف تعبیر کنند و در نتیجه احتمال اینکه پی حمایت و کمک بروند کاهش مییابد (Woods-Giscombe).
محققانی چون ورونیکا توماس (Veronica Thomas) برای مداخله، رویکردی نظری را توسعه دادهاند که متمرکز بر روانشناسی زنان سیاه و مبتنی بر جهانبینی آفریقامحور است. او از این لنز بهره میگیرد و اهمیت قرار دادن زنان سیاه را در محوریت تحلیل و پژوهش روانشناختی بازشناسی میکند. آثار لانی وی جونز (Lani V. Jones) نیز نمونهای دیگر این رویکرد است. جونز محقق، تراپیست و فمینیست سیاه است که بر تمامیت عاطفی، قدرتمندسازی و تغییر اجتماعی تاکید دارد (Jones “Sacred Healing Spaces”). او استدلال میکند که این مفاهیم حیاتی باید در کنه کردارهای درمانی فمینیستهای سیاه وجود داشته باشند. او همچنین بر توسعه چهارچوبهای درمانی از دیدگاه فمینیسم سیاه تاکید میکند، مداخلاتی که به زنان سیاه در بازشناسی کلیشههای نهادینهشده و فهم آثار منفی الگوهای زنانگی سیاه بر سلامت روان کمک کند (Jones “Black Feminist Analysis)
محققان درمانگر مانند جونز و توماس، از جمله فمینیستهای سیاهند که سلامت روان زنان سیاه را آگاهانه و عامدانه در محوریت قرار دادهاند. همسو با هوکس، آنها برای ایجاد فضاهای درمانی و تولید پژوهشهای روانشناختیای تلاش کردهاند که آگاهی زنان سیاه را برای مبارزه با سیستمهای آشکار و پنهان ستم افزایش دهد و بهطور راهبردی آنها را به ابزارهای بهبودیابی مجهز کند (Hooks, “Crying for Our Souls”).
آثار و تلاشهای این محققان، روشها و پژوهشهایی را ارائه میدهد که وامگرفته از فمینیسم سیاه است و عامدانه به واسطه فضاهای درمانی، زنان سیاه را در محوریت توجه قرار میدهد. در رواندرمانی سنتی، نژاد و تجربههای فرهنگی خاص افراد لزوما مورد توجه قرار نمیگیرد و چندان پراهمیت تلقی نمیشود. بنابراین فرد ارائهدهنده خدمات اگر تجربههای ویژه زنان سیاه را بازشناسی نکند به احتمال زیاد نمیتواند به بهبودی سلامت روان آنها کمک کند. بنابراین گفتوگو در این زمینه بسیار مهم است و ما تلاش داریم سه استراتژی متاثر از فمینیسم سیاه را که به عنوان منابع بالقوه برای بهبود سلامت روان زنان سیاه به کار میروند، برجسته کنیم. این استراتژیها، مسئله سلامت روان زنان سیاه را در بطن فمینیسم سیاه قرار میدهد و زمینهمند میکند. این راهبردها توجه به اندیشه فمینیستی سیاه را برای فهم و بهبود سلامت روان زنان سیاه، حیاتی میدانند.
استراتژیهای بهبود سلامت روان که ریشه در فمینیسم سیاه دارند
استفاده از جملات ایجابی و تصدیقی، از جمله استراتژیهای فمینیسم سیاه برای کمک به سلامت روان است. بل هوکس در خواهران یم درباره این استراتژی صحبت میکند و توضیح میدهد که چگونه جملات تاییدی به عنوان تکنیکی برای کمک به فرایند خودبهبودی زنان سیاه به کار میآیند. به گفته او زنان سیاه به دلیل تجربههای کودکی و یا مواجهه بیوقفه با سیستمهای سلطه که فهم فرد را از خود شکل میدهد و کنترل میکند، با یک صدای درونی بیرحم، خشن و انتقادی درگیرند. محتوای این صدای درونی، تحت تاثیر عوامل بیرونی است و بیتفاوتی نسبت به آن میتواند آثار منفی بر سلامت روان و فهم و نگرشمان نسبت به خود به جای بگذارد. برای مثال، پیامهای متداومی که تلویحا سیاهبودگی را برابر با فرودستی تلقی میکند، ممکن است زنان سیاه را ناخودآگاه به این باور برساند که باید برای اثبات ارزش و اعتبار خود، به طور مضاعف تلاش کنند. این تلاش مضاعف سلامت جسمانی و روانی ما را تحت تاثیر قرار میدهد و به خودادراک ما آسیب میزند. باورهایی چون فرودستی و بیارزشانگاری زنان سیاه، عموما به طور ناخودآگاه درونی میشوند و در نتیجه ما را وادار میکنند برای مقابله با این روایتهای نادرست، رفتارهایمان را اصلاح کنیم. درونیسازی این دروغها به این معنی نیست که با آنها موافقیم، بلکه به این معنی است که تصدیق میکنیم این واقعیتی است که دیگران درباره ما پذیرفتهاند و به آن پاسخ و واکنش نشان میدهیم. این پاسخ دادن، سلامت جسم و روان زنان سیاه را به مخاطره میاندازد (.West et al). وست معتقد است ما باید نسبت به ساختارها، سیستمها و روابط قدرت جاری هشیار باشیم و این دروغها و خودسرزنشگری را درونی نکنیم.
هوکس معتقد است برای مقابله با این درونیسازی و برهم زدن وضع موجود، زنان سیاه باید از جملات تاییدی و تصدیقی استفاده کنند. هوکس تاکید میکند که این تمرینها ضروری، کلیدی و حیاتیاند چون تصدیق وجودی زنان سیاه یکی از اجزای حیاتی تلاش آنها برای بقاست، استفاده از جملاتی چون «من ایده عشق را به عنوان نیرویی تحولساز با آغوش باز میپذیرم(Hooks, All About Love)»، «من خاطرات تروماتیک، انرژی عاطفی مرتبط با آنها و سیستمهای اعتقادی ناشی از آنها را رها میکنم(Richardson and Wade)» و …
جملات ایجابی و تصدیقی در پاسخ به سیستمهای ستم و صداهای درونی ناشی از آن، نقشی اساسی و تحولساز در خودادراکی زنان سیاه دارد. در کلمات و واژهها، قدرت نهفته است. زمانی که زنان سیاه به سخن میآیند، برای خودبهبودی قدرتمند میشوند، بالقوه را به بالفعل بدل میسازند و فعالانه روایات دروغین از تجربه زیسته خود را نفی میکنند. اگرچه لازم به ذکر است که این تاییدیههای ایجابی به تنهایی نمیتوانند به بهبودی و شفایابی ختم شود. همانطور که کالینز معتقد است، خودتصدیقگری باید با بازشناسی کارکرد مسئلهساز و کنترلگر کلیشهها و استریوتایپها همراه باشد (Collins, Black Feminist Thought). تمرینات ایجابی بدون این قابلیت و بدون افزایش آگاهی زنان سیاه، تنها به جایگزینی تصاویر منفی با تصاویر مثبت منتهی میشود. در حالی که ما باید کارکرد این تصاویر و نمود آنها را در زندگی روزمره زنان سیاه به طور دقیق و انتقادی درک کنیم.
زنان سیاه و آگاهیافزایی
آگاهی قدرتمند سیاه، مانند منبع سوختی عمل میکند که به ما توانایی خودتصدیقی میدهد. برای توسعه قدرت آگاهی سیاه، افراد باید عامدانه و فعالانه با فرایند آگاهیافزایی درگیر شوند. بسیاری از محققان، درمانگران و روانشناسان، در زمینه شیوههای متمایز افزایش آگاهی و تقویت هویت سیاه در میان سیاهان پژوهش کردهاند. جنبش آگاهی سیاه، یک جنبش کنشگری میدانی است که در دهه ۱۹۶۰ در آفریقای جنوبی آغاز شد. بواسطه این جنبش میتوان روشهای بالقوه افزایش آگاهی را نشان داد و توصیف کرد. رهبران این جنبش، استراتژیهای متعددی را برای آگاهیافزایی میان سیاهان به کار بستند. در ادامه به سه نمونه از این استراتژیها مورد بحث قرار میگیرد.
اول اینکه رهبران جنبش، آموزش را به مثابه (یک منبع اجتماعمحور) صورتبندی میکردند تا اینکه آن را ابزاری برای پیشرفت فردی ببینند. آنها واقف بودند که دسترسی به آموزش یک امتیاز است و باید در جهت منافع سیاهان استفاده شود. بازچارچوببندی مفهوم آموزش، دیدگاه سیاهان را نسبت به آکادمی تغییر داد و موجب شد بیش از پیش بعنوان ابزار رهاییبخش و نه ابزار پیشرفت حرفهای فردی، به آن متوسل شوند. شرکت کردن در درورههای آموزشی مطالعات سیاهان و فعالیت در گروههای کنشگری سیاهان همگی شیوههای آگاهیافزایی سیاهان بودهاند. رهبران جنبش آگاهیافزایی سیاهان همچنین بر پیوند زدن سیاستهای توانمندسازی (politics of empowerment) با زندگی روزمره مردم تاکید داشتند. این فلسفه، همسویی نزدیکی با ایدئولوژی فمینیسم سیاه دارد که باور دارد «امر شخصی، سیاسی است.»
کنشگری متکی بر تجربه زیسته سیاهان، به شکلگیری آگاهی جمعی و مشترک سیاهان کمک میکند. و در آخر، رهبران جنبش، «انگ سیاهبودن» را به غرور و افتخار تبدیل کردند. آنها به طور مستمر برای تصدیق هویت و وجود سیاهان تلاش کردند. جنبش آگاهیافزایی سیاهان از سه استراتژی مشخص در میان گروه هدف خود استفاده کرد؛ ۱) بازصورتبندی مفهوم آموزش، ۲) فهم تجربه زیسته و سیاست به عنوان دو سیستم مرتبط و بههمپیوسته و ۳) استفاده عامدانه و آگاهانه از زبان. از استراتژیهای مشابه برای آگاهیافزایی زنان سیاه با هدف بهبود سلامت روان هم میتوان استفاده کرد.
تعریف آگاهانه خود، آخرین استراتژی بهبود سلامت روان است که از فمینیسم سیاه متاثر بوده است. این استراتژی، با تاییدیههای ایجابی، مرتبط و درهمتنیده است چراکه تصدیق خود باید با توانایی شناخت خود همراه باشد. کالینز میگوید «آگاهی متکی بر خودادراک زنان سیاه» فضایی نهفته در زنان سیاه است که به آنها قدرت میدهد از پس سیستمهای تقاطعی ستم برآیند و از آن فراتر روند. بواسطه این آگاهی است که زنان سیاه میتوانند ساختارهای نهادی آسیبزا و سرکوبگر را بفهمند، ایدئولوژیهای نژادگرا را براندازند و تعریف خود را از زنانگی سیاه برسازند. آگاهی جمعی سیاه نوعی از آگاهی است که هویت ایجابی، باورها، دیدگاهها، اولویتها، آگاهی و دانش سیاه را در بر میگیرد. به طور تاریخی سیاهان با تکیه بر این دانش، توانستهاند سلطه سفیدپوست را در هم شکنند. سفیدپوست نه به عنوان یک فرد، بلکه به مثابه برساختی توسعهیافته برای انسانزدایی از بدنهای سیاه، کار و روابط سیاهان. ما برای بقای فیزیکی، روانی و معنوی ناگزیریم عاملیت فردی و جمعی خود را بازپس بگیریم، به آگاهی جمعی سیاه تکیه کنیم و فعالانه قدرتمان را برای تعریف خود بازشناسی کنیم. پژوهشها این نظریه را اثبات کردهاند که دیدگاههای حامی سیاهان و تاکید بر هویت سیاه، میتواند تاثیر مثبتی بر سلامت روان داشته باشد.
متخصصان سلامت روان میتوانند مراجعان سیاه را به سمت منابع و حمایات بیرونی متعددی راهنمایی کنند که آگاهی و هویت سیاه را تقویت کند، منابعی مانند؛ متون تاریخی سیاهان، مستندها، دانشگاههای به لحاظ تاریخی متعلق به سیاهان. تقویت توانایی تعریف خود و افزایش آگاهی سیاه، میتواند آثار منفی روانی چون خودانزجاری نهادینهشده، اعتماد به نفس پایین و علائم افسردگی را کاهش دهد.
نتیجهگیری
در حوزه روانشناسی، با فقدان نظریه، مداخلات و پژوهشهای متکی بر فرهنگ و بویژه متاثر از فمینیسم سیاه مواجهیم. مروری بر آثار فمینیستهای سیاه برجسته، اهمیت سلامت روان و ضرورت محافظت از ذهن را دربرابر آثار منفی یک جامعه سرکوبگر آشکار میکند. محققان و متخصصان روانشناسی باید فعالانه برای گنجاندن اندیشه فمینیستی سیاه در نظریهها، مداخلات و پژوهشهای سلامت روان تلاش کنند. پژوهش درباره آثار روانی استراتژیهای مذکور در این مقاله نیز حیاتی است. پژوهشهای بیشتری هم برای تحلیل شیوههای متمایز آگاهیافزایی سیاهان و مبارزه آنها با سیستمهای ستم و راهکارهای آنان برای بهبود سلامت روان نیاز است. نسل جدیدی از فمینیستهای سیاه را به محور قرار دادن سلامت روان زنان سیاه در پژوهشها و مداخلات درمانی فرا میخوانیم.
منابع:
Angelou, Maya. Mom & Me & Mom. Vol. 7. Random House Incorporated, 2013.Search in Google Scholar
Baldwin, Joseph A., James A. Duncan, and Yvonne R. Bell. “Assessment of African Self Consciousness Among Black Students from Two College Environments.” Journal of Black Psychology, vol. 13, no. 2, 1987, pp. 27–41.10.1177/009579848701300201Search in Google Scholar
Barnard Center for Research on Women. “Her Pen Is a Machete: The Art of Ntozake Shange.” YouTube, uploaded by Barnard Center for Research on Women, 6 July 2015. www.youtube.com/watch?v=O9XMBgIm3-4.Search in Google Scholar
Boylorn, Robin M. “Blackgirl Blogs, Auto/Ethnography, and Crunk Feminism.” Liminalities: A Journal of Performance Studies, vol. 9, no. 2, 2013, pp. 73–82.Search in Google Scholar
Chioneso, Nkechinyelum A., et al. “Community Healing and Resistance Through Storytelling: A Framework to Address Racial Trauma in Africana Communities.” Journal of Black Psychology, vol. 46, no. 2–3, 2020, pp. 95–121.10.1177/0095798420929468Search in Google Scholar
Collins, Patricia Hill. “The Social Construction of Black Feminist Thought.” Signs: Journal of Women in Culture and Society, vol. 14, no. 4, 1989, pp. 745–773.10.1086/494543Search in Google Scholar
Collins, Patricia Hill. “What’s in a Name? Womanism, Black Feminism, and Beyond.” The Black Scholar, vol. 26, no. 1, 1996, pp. 9–17.10.1080/00064246.1996.11430765Search in Google Scholar
Collins, Patricia Hill. Black Feminist Thought: Knowledge, Consciousness, and the Politics of Empowerment. Routledge, 2002.10.4324/9780203900055Search in Google Scholar
Copeland, Valire Carr and Kimberly Snyder. “Barriers to Mental Health Treatment Services for Low-Income African American Women Whose Children Receive Behavioral Health Services: An Ethnographic Investigation.” Social Work in Public Health, vol. 26, no. 1, 2011, pp. 78–95.10.1080/10911350903341036Search in Google Scholar
Crenshaw, Kimberle. “Mapping the Margins: Intersectionality, Identity Politics, and Violence Against Women of Color.” Stanford Law Review, vol. 43, 1990, p. 1241.10.2307/1229039Search in Google Scholar
Dickens, Danielle D., Veronica Y. Womack, and Treshae Dimes. “Managing Hypervisibility: An Exploration of Theory and Research on Identity Shifting Strategies in the Workplace Among Black Women.” Journal of Vocational Behavior, vol. 113, 2019, pp. 153–163.10.1016/j.jvb.2018.10.008Search in Google Scholar
Dixon, Kitsy. “Feminist Online Identity: Analyzing the Presence of Hashtag Feminism.” Journal of Arts and Humanities, vol. 3, no. 7, 2014, pp. 34–40.Search in Google Scholar
Durham, Aisha, Brittney C. Cooper, and Susana M. Morris. “The Stage Hip-Hop Feminism Built: A New Directions Essay.” Signs: Journal of Women in Culture and Society, vol. 38, no. 3, 2013, pp. 721–737.10.1086/668843Search in Google Scholar
Etowa, Josephine and Louise Adongo. “Cultural Competence: Beyond Culturally Sensitive Care for Childbearing Black Women.” Journal of the Motherhood Initiative for Research and Community Involvement, vol. 9, no. 2, 2007, p. 73.Search in Google Scholar
Helms, Janet E. and Robert T. Carter. “Relationships of White and Black Racial Identity Attitudes and Demographic Similarity to Counselor Preferences.” Journal of Counseling Psychology, vol. 38, no. 4, 1991, p. 446.10.1037/0022-0167.38.4.446Search in Google Scholar
Hooks, Bell. “Feminism: Crying for Our Souls.” Women & Therapy, vol. 9, no. 1–2, 1995, pp. 265–271.10.1300/J015v17n01_25Search in Google Scholar
Hooks, Bell. All About Love: New Visions. William Morrow, 2018.Search in Google Scholar
Hooks, Bell. Sisters of the Yam: Black Women and Self-Recovery. Routledge, 2019.Search in Google Scholar
Jones, Lani V. “Black Feminisms: Renewing Sacred Healing Spaces.” Affilia, vol. 30, no. 2, 2015, pp. 246–252.10.1177/0886109914551356Search in Google Scholar
Jones, Lani V. and Michelle A. Harris. “Developing a Black Feminist Analysis for Mental Health Practice: from Theory to Praxis.” Women & Therapy, vol. 42, no. 3–4, 2019, pp. 251–264.10.4324/9781003199274-3Search in Google Scholar
Kambon, Kobi K. K. African/Black Psychology in the American context: An African-Centered Approach. Nubian Nation Publications, 2012.Search in Google Scholar
Lewis, Jioni A. and Helen A. Neville. “Construction and Initial Validation of the Gendered Racial Microaggressions Scale for Black Women.” Journal of Counseling Psychology, vol. 62, no. 2, 2015, p. 289.10.1037/e655192011-001Search in Google Scholar
Lorde, Audre. Chosen Poems, Old and New. Norton, 1982.Search in Google Scholar
Lorde, Audre. Sister Outsider: Essays and Speeches. Penguin Classics, 2020.Search in Google Scholar
Macrodimitris, Sophie D., et al. “CBT Basics: A Group Approach to Teaching Fundamental Cognitive-Behavioral Skills.” Journal of Cognitive Psychotherapy, vol. 24, no. 2, 2010, pp. 132–146.10.1891/0889-8391.24.2.132Search in Google Scholar
Mbilishaka, Afiya. “PsychoHairapy: Using Hair as an Entry Point into Black Women’s Spiritual and Mental Health.” Meridians, vol. 16, no. 2, 2018, pp. 382–392.10.2979/meridians.16.2.19Search in Google Scholar
Morgan, Marcus. “Movement Intellectuals Engaging the Grassroots: A Strategy Perspective on the Black Consciousness Movement.” The Sociological Review, vol. 68, no. 5, 2020, pp. 1124–1142.10.1177/0038026119900118Search in Google Scholar
Neal-Barnett, Angela, et al. “Sister Circles as a Culturally Relevant Intervention for Anxious Black Women.” Clinical Psychology: Science and Practice, vol. 18, no. 3, 2011, pp. 266–273.10.1111/j.1468-2850.2011.01258.xSearch in Google Scholar
Nelson, Tamara, Naysha N. Shahid, and Esteban V. Cardemil. “Do I Really Need to Go and See Somebody? Black Women’s Perceptions of Help-seeking for Depression.” Journal of Black Psychology, vol. 46, no. 4, 2020, pp. 263–286.10.1177/0095798420931644Search in Google Scholar
Obasi, Ezemenari M., Lisa Y. Flores, and Linda James-Myers. “Construction and Initial Validation of the Worldview Analysis Scale (WAS).” Journal of Black Studies, vol. 39, no. 6, 2009, pp. 937–961.10.1177/0021934707305411Search in Google Scholar
Ojelade, Ifetayo I., et al. “Use of Indigenous African Healing Practices as a Mental Health Intervention.” Journal of Black Psychology, vol. 40, no. 6, 2014, pp. 491–519.10.1037/e635842010-001Search in Google Scholar
Richardson, Brenda and Brenda Wade. What Mama Couldn’t Tell Us About Love: Healing the Emotional Legacy of Racism by Celebrating our Light. Harper Collins, 2009.Search in Google Scholar
Robinson, Subrina J., Elena Esquibel, and Marc D. Rich. ““I’m Still Here:” Black Female Undergraduates’ Self-Definition Narratives.” World Journal of Education, vol. 3, no. 5, 2013, pp. 57–71.10.5430/wje.v3n5p57Search in Google Scholar
Sellers, Robert M., et al. “Multidimensional Inventory of Black Identity: A Preliminary Investigation of Reliability and Construct Validity.” Journal of Personality and Social Psychology, vol. 73, no. 4, 1997, pp. 808.10.1037/0022-3514.73.4.805Search in Google Scholar
Sellers, Robert M., et al. “Racial Identity Matters: The Relationship Between Racial Discrimination and Psychological Functioning in African American Adolescents.” Journal of research on Adolescence, vol. 16, no. 2, 2006, pp. 187–216.10.1111/j.1532-7795.2006.00128.xSearch in Google Scholar
Shange, Ntozake. See No Evil: Prefaces, Essays & Accounts, 1976–1983. Momo’s Press, 1984.Search in Google Scholar
Springer, Kimberly. “Third Wave Black Feminism?.” Signs: Journal of Women in Culture and Society, vol. 27, no. 4, 2002, pp. 1059–1082.10.4324/9781003060802-35Search in Google Scholar
Stone, Robin. No Secrets No Lies: How Black Families Can Heal from Sexual Abuse. Harmony, 2007.Search in Google Scholar
Thomas, Veronica G. “The Psychology of Black Women: Studying Women’s Lives in Context.” Journal of Black Psychology, vol. 30, no. 3, 2004, pp. 286–306.10.1177/0095798404266044Search in Google Scholar
Ward, Earlise C., Le Ondra Clark, and Susan Heidrich. “African American Women’s Beliefs, Coping Behaviors, and Barriers to Seeking Mental Health Services.” Qualitative Health Research, vol. 19, no. 11, 2009, pp. 1589–1601.10.1177/1049732309350686Search in Google Scholar
Watson, Natalie N., and Carla D. Hunter. “Anxiety and Depression Among African American Women: The Costs of Strength and Negative Attitudes Toward Psychological Help Seeking.” Cultural Diversity and Ethnic Minority Psychology, vol. 21, no. 4, 2015, p. 604.10.1037/cdp0000015Search in Google Scholar
West, Lindsey M., Roxanne A. Donovan, and Amanda R. Daniel. “The Price of Strength: Black College Women’s Perspectives on the Strong Black Woman Stereotype.” Women & Therapy, vol. 39, no. 3–4, 2016, pp. 390–412.10.1080/02703149.2016.1116871Search in Google Scholar
West, Traci C. Wounds of the Spirit: Black Women, Violence, and Resistance Ethics. NYU Press, 1999.Search in Google Scholar
Woods-Giscombé, Cheryl L. “Superwoman Schema: African American Women’s Views on Stress, Strength, and Health.” Qualitative Health Research, vol. 20, no. 5, 2010, pp. 668–683.10.1177/1049732310361892Search in Google Scholar